مهلت اگر بر من دهی جان را فدایت میکنم
جان را فدا در راه آن مهر و وفایت میکنم
لیلای زیبایم تویی شمع شب تارم تویی
هرشب من از سور جگر در دل صدایت میکنم
یاد تو هر شب میکند پرخون دل زار مرا
با این دل پرخون خود تا صبح دعایت میکنم
حسن جمالت میکند مجنون بی سامان مرا
درحالت مجنون شدن از تو روایت میکنم
هرگاه شیدا را کنی مأیوس در راه وصال
از تو به نزد می فروش هردم شکایت میکنم