باز مهر آمد زبانم باز شد
شعرهایم تکه تکه ساز شد
زردی از روی طبیعت شد پدید
سبزیِ فصل وجودم باز شد
نطفه ای دیگر به جسمم شد فزون
مهربانی در دلم سرباز شد
دیگران شادند و میخندند ولی
ناله های سوز من فریاد شد
یک با چل سال دیگر جمع شد
کهنه سالی رفت و عید آغاز شد
مهدی جمشیدی / مهر 1399 / مصادف با چهل و یکمین سالروز به زمین آمدن