فرهنگ واژه ای است که توجه ساکنین هر محله به آن جزء ضروری ترین نیازها بوده و عدم توجه به این بخش مهم در زندگی محلی، به وجود آورنده برخی از مشکلات اجتماعی و معضلات شهری در این محدوده است.رسیدن به یک فرهنگ واحد در حالی است که هر خانواده ساکن درهر محله، فرهنگ خاص خودش را دارد و همسو وهمراه کردن همه فرهنگ ها با یکدیگر در عرصه عمل، کاری بس دشوار به حساب می آید.با این حال وارد شدن و زندگی کردن در محله دو اصل بدیهی است : با توجه به محدودیت های زندگی محله نشینی، نخست باید رعایت حقوق دیگران مهم شمرده شود و دیگر آن که در انتظار رعایت حقوق و قوانین از جانب دیگران نباشید.به عقیده اینجانب، مشکلات محله نشینی و اختلاف میان همسایگان در نتیجه نادیده گرفتن این دو نکته اساسی است که بوجود می آید، به گونه ای که توافق نداشتن اهالی در نحوه استفاده از مشاع ها، وجود سلیقه های گوناگون، فرهنگ ها و اختلاف محسوس اجتماعی میان ساکنان، نبودن ضوابط و مقررات ، کم توجهی ساکنان به حقوق همسایگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارت های احتمالی تنها بخشی از این مشکلات بوده و یا باعث ایجاد مشکلات است. فرهنگ محله نشینی به معنای توجه به آداب، قواعد و الزام های زندگی در محیط جمعی بوده و دوری از آن باعث بالا رفتن مشکلات اجتماعی می شود.از جمله مشکلات اجتماعی مشکلاتی است که خود را در اعتراض ها و شکایت های گوناگون در کلانتری ها و دادسرها و شهرداری ها نشان می دهد.آنچه در شکایت و دادرسی براساس آنچه حق قانونی به حساب می آید تنها یک روی سکه است و روی دیگر را باید در کاسته شدن از ارزش همسایه و همسایه داری جست وجو کرد.همسایه ای که در فرهنگ کهن و آموزه های دینی ما برای آن سفارش های بی شماری شده است.یکی از مزایای ارتباط و دوستی با همسایه، ایجاد امنیت و آرامش برای همگان در یک محیط توسط خود مردم است. در روایات داریم که 40 خانه پهلویی، 40 خانه عقبی و 40 خانه جلویی به عنوان همسایه محسوب می شوند. چنانچه از حضرت رسول(ص) روایت داریم که فرمودند اگر ستم نبود می گفتم همسایه از همسایه ارث می برد.ارتباط با همسایه و حقوقی که همسایه بر همسایه دارد را می توان در چارچوب مسایل اخلاقی حل و فصل کرد.
محله، قالب کوچک یک کشور
به طور حتم شاید بتوان محله را مقیاس کوچکی از یک کشور یا شهر در نظر گرفت که وضع قوانین و مقررات در ایجاد نظم و هماهنگی در آن نقش بسیار مهم و اساسی را ایفا می کند. اگر برای اداره کشور و هر شهر نیاز به حضور مدیر یا مدیرانی در رأس امور است، اداره محله نیز نیازمند حضور مدیری از داخل خود محله است تا بتوانند قوانین و مقرراتی را برای اداره، کنترل و حتی هماهنگ کردن ساکنین در آن محله وضع کنند و به اجرا درآورد .طبیعی است که هرچه مکان های زندگی انسان ها فشرده تر شود، خواسته های شخصی بیشتر با هم برخورد می کند. در این شرایط افراد برای برخورداری از یک زندگی آرام، ناگزیرند از برخی آزادی های خود صرف نظر کرده و در ازای حقوقی که پیدا می کنند، تکالیفی در مقابل یکدیگر و حتی جامعه بپذیرند.
فرهنگ محله نشینی ،نکته ای است که در کلان شهر تهران به آن توجه نگردیده است،این مقاله پیش مقدمه ای است در خصوص فرهنگ محله نشینی در شهر تهران که توسط مهدی جمشیدی نوشته شده است که در آینده نزدیک،مقالات و نکات قابل توجه ای در این خصوص به رشته تحریر درخواهدآمد.