سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفت دانش، فراموشی و تباهی اش، گزارش آن به نا اهل است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
وبلاگ شخصی مهدی جمشیدی
 
 RSS |صفحه اصلی |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
بدون تفسیر!!!

کلافه بودم؛ ازدحام ماشین ها از یک طرف و گرمای آفتاب از طرف دیگرمرا خسته کرده بود. خودم را به ماشینم که کنار خیابان پارک شده بود، رساندم. با راهنمای روشن مدتی منتظر نشستم تا مسیر کمی خلوت شود و از جای پارک خارج شوم ولی فایده ای نداشت. بالاخره دستم را بیرون آوردم و اشاره کردم اما انگار نه انگار، با هر زحمتی بود وارد خیابان شدم. باید دنبال یک نشانی می گشتم،اولین کسی را که دیدم یک نیش ترمز زدم تا آدرس را بپرسم، اما مگر ماشین پشت سرم امان داد! با بوق ممتدوگوش خراش هم  من و هم بقیه را عصبی کرد. نشانی را پیدا کردم و کارم را انجام دادم ولی باید برای رسیدن به محلی دیگر از مسیری پر ترافیک عبور می کردم. فکر کردم بهتر است از مترو استفاده کنم. خوشحال از اینکه از ترافیک و گرما فرار می کنم وارد ایستگاه شدم، پیرمردی هم همراه با من به سختی سوار پله برقی شد خوشبختانه زیاد منتظر نماندیم و با هم سوار قطار شدیم. برای پیرمرد صندلی خالی شد و نشست. توی ایستگاهی که باید پیاده می شدم جمعیت زیادی منتظر قطار بودند.  آرام آرام خودم را به در رساندم، همین که در قطار باز شد، سیل جمعیتی بود که سعی می کردند جایی در قطار داشته باشند. آقایی که کنارم بود شروع به داد و بیداد کردن کرد، که ای بابا انصاف داشته باشید، بذارید ما پیاده شیم بعد سوار شید!، دیرم شده! خیر سرم سوار قطار شدم زودتر برسم. چند نفری راه باز کردند اما قطار حرکت کرد و من و آقای کناریم و چند نفر دیگه نتونستیم پیاده شویم.
آن روز تمام شد و من به خانه رسیدم و شب که داشتم این وقایع را مرور می کردم به یاد جمله (ارحم ، ترحم )افتادم!!!!



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
پرهیز از شتابزدگی

یکی از مباحثی که در زندگی می بایست به آن توجه گردد، شتابزدگی و یا همان عجله است. این صفت مذموم اخلاقی،اگر چه برای همه اقشار جامعه چه فردی و چه اجتماعی آثار سوء فراوانی دارد،لکن در مدیریت منشاء خطرات و زشتی های بیشتری خواهد بود.بخش عمده و قابل توجه ای از مشکلات و نابسامانی هائی که در حوزه مدیریت و بیشتر در بخش مدیریت اجرائی رخ می دهد ، ناشی از همین خلق است. در همین رابطه باید به فرمان حضرت مولا به مالک اشتر توجه کنیم که فرمود((ای مالک،بترس از شتابزدگی در کارها،پیش از آنکه زمانش فرا رسد))امروزه ضعف هائی که در مدیریت مشاهده می شود و حتی انتقادهائی که در این حوزه صورت می گیرد ناشی از شتابزدگی در امور است.امروزه مدیریت های کوتاه مدت باعث شده است که شتابزدگی امری مرسوخ  گردیده که همین امر باعث شکست شده و اجرای امور بی آنکه کارشناسی شده باشند در مدت زمان کوتاهی به سرانجام می رسند و با گذشت زمان مورد انتقاد قرار می گیرند.
اما آنچه مورد توجه می باشد این است که چگونه می توان با شتابزدگی مقابله نمود. تأمل،تفکر و مشورت سه عامل اساسی و موثر برای مقابله با شتابزدگیست.  در تعالیم اسلام نسبت به تأمل و اندیشیدن قبل از سخن و یا انجام کاری تاکید فراوانی شده است. با تأمل در امور انسان می تواند فرصتی را برای محاسبه و بازنگری در تصمیم گیری  فراهم نموده و در این بین عامل تفکر باعث می گردد که امور مربوط به نحو شایسته ای صورت پذیرد. اما مورد سوم که اشاره شد مشورت است. اموری که با مشورت انجام شود به طور یقین با آزمون و خطای کمتری مواجه بوده و مشاوره با افراد ذی صلاح،در کنترل تمایلات و رفع محدودیت های علمی و فکری که دو عامل مهم شتابزدگی هستند نقش بسیار تعیین کننده ای را ایفا می کند.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
آفت جاه طلبی و ریاست طلبی

ریاست طلبی و جاه طلبی بیماری خطرناکی است که در صورت عدم درمان و معالجه ، موجب از بین رفتن دین و دنیای انسان و سقوط و هلاکت آن می شود. افراد و کسانی که شایستگی تصدی مناصب مدیریتی را نداشته باشند و کسب جاه و مقام را برای فخر فروشی و برتری طلبی مطالبه نمایند و به فکر خیر و صلاح مردم و کسب رضایت الهی نباشند، به طور یقین موجبات هلاکت خود و زیردستان خود را فراهم خواهند نمود . کسی که مدیریت را برای ریاست بخواهد نه برای خدمت ، فردی زیان بار است.جاه طلبی مانند سایر رزائل اخلاقی علاوه بر قبح ذاتی، مفاسدی را به همراه دارد که می توان به نفاق ، باطل گرائی و محرومیت از لطف الهی اشاره نمود. فرد جاه طلب در کوتاه مدت به آرزوی خویش می رسد و چند صباحی بیشتر در دیدگان مردم جلوه نمی کند و در نهایت قدرت پوشالی و ظاهری او رو به افول می رود. اما تا زمانی که جاه طلبی و صفاتی همانند آن در چارچوب عقل و ارزش های اخلاقی و دینی ظهور و بروز پیدا کند، نه تنها گناه و ضد اخلاق نیست، بلکه عملی ارزشی است و رنگ و بوی معنوی دارد و در تکامل شخصیت انسان مؤثر می شوند. امّا اگر از راه اعتدالی که عقل و شرع برای آن معین ساخته، خارج شود و به افراط یا تفریط کشیده شود، به آسیب و آفت اخلاقی، انسانی و دینی تبدیل می شود. اگر جاه طلبی و فزون خواهی انسان با خط کش عقل و دین کنترل گردد و به عنوان نردبانی در مسیر کمال طلبی هزینه شود، امری مطلوب و پسندیده است؛ امّا اگر به انحراف کشیده شود، آفت و آسیب به شمار می رود و از دیدگاه اسلام، مورد نکوهش قرار می گیرد.
باید باور داشت که گردونه امور دنیا بر محور اراده خداوند می چرخد، و او هرکسی را بخواهد بر تخت عزت یا خاک مذلت می نشاند.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
یک لحظه تفکر ،افضل تر از یک عمر عبادت

 

انسانها پناه می برند به خدا از شر شیطان و ترس دارند که مبادا شیطان در زندگی آنها رخنه کرده و آنان را گمراه نموده و به تباهی بکشاند. اما آنچه که باعث تزلزل و نابودی انسان می گردد و از راه حقیقت دور می گرداند ، جهل و نادانی است. اگر به روایت تفکر در امور توجه کنیم که می فرمایند بالاتر از یک عمر عبادت است به این امر مهم پی خواهیم برد.اکثر انسانها در خواب هستند و به بیراهه می روند و آنچه که زنگ بیداری و هوشیاری آنها می باشد تفکر است. در جوامع امروزی خیلی از ما به دلیل دغدغه های روزمره که در زندگی داریم در امور تدبیر نمی کنیم. اگر به زندگی افراد توجه داشته باشیم خواهیم فهمید که فرد بی تفکر حزب باد است و حق را به خاطر حرف دیگران زیر پا می گذارد و سرمایه اش را به خاطر رضایت دیگران نابود می کند. کسی که متفکر نباشد، عملکرد دیگران را ملاک خوبی و بدی می داند نه حق را و با حرف مردم زندگی می کند نه با حقیقت.فرد بی تفکر در قبول مسئولیت ، ملاک عملش جایگاه دنیوی است نه رضایت پروردگار. بی تفکر آنچه را که از او می خواهند انجام میدهد نه آنچه را که منطق می گوید. افسوس که زندگی امروزی بیشتر برای گذران وقت است و نقش مطالعه،مشورت و تفکر در امور کمرنگ شده است. خواسته هر انسانی را که می نگریم یا مال است یا سلامتی و یا خواسته های گوناگون دنیوی و اخروی، ولی آنچه را که لازمه پیشرفت و ترقی می باشد را از خداوند طلب نمی کنیم که همانا آن خواسته عقل است . هیچ کس را نخواهیم دید که خود را بی عقل بداند و همگی خود را عقل کل میدانند.
باید دانست که تا هنگامی که عالم،عاقل و هوشیار نشویم ،شیطان را با ما کاری نیست. پس باید پناه ببریم به خدا از شر جهل و نادانی!

 

 

 

 




نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
خداوند با نیکوکاران است

شاید بتوان گفت یکی از عواملی که باعث سعادت و کمال در زندگی مادی و معنوی ما انسانها می گردد،محاسن و مکارم اخلاقی می باشد. در پرتو این حسن خلق،نشاط و شادابی به زندگی انسان دمیده می شود و زندگی فردی و اجتماعی ما در مسیر تعامل و تکامل قرار می گیرد. باید اشاره نمایم که خوش روئی و خوش خوئی از ضروریات آموزه های انسان است چرا که پیامبر اسلام(ص) فرمود: {خوشخوترین شما،شبیه ترین کس به من است} انسانها به خصوص مدیران صاحب منصب درکنار خصوصیاتی هم چون قاطعیت،قدرت،دانش و تجربه می بایست رعایت مسائل اخلاقی را داشته باشند چه بسا عدم توجه به این مهم باعث ناکامی در امور می گردد. اگر بخواهیم بیشتر به این موضوع اشاره کنیم باید بگویم که مکارم اخلاقی برای انسان مشاوری آگاه است که در عرصه های گوناگون یاری رسان ما خواهد بود چرا که در جای دیگر پیامبر(ص) به فرزندان عبدالمطلب فرمود: شما نمی توانید با ثروت های خود مردم را راضی نگه دارید،چرا که با گشاده روئی و برخورد نیکو خواهید توانست دلهایشان را معطوف خود کنید. انسانهائی که خود را تنها می بینند و به سختی با کسی مأنوس می شوند، به طور یقین خلقی نیکو ندارند و به طور حتم با مردم معاشرت نمی کنند و یا اگر ارتباط با دیگران دارند از این حسن خلق بهره نمی جویند. در آخر باید بگویم که راز عجیبی در خلق نیکو، احسان و نیکوکاری نهفته است، تا جائی که در قرآن انسانهای نیکوکار را جهادگر معرفی نموده! و اشاره شده است که خداوند با محسنین و نیکوکاران است.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
خواستن توانستن نیست!!!

خیلی از ما جمله خواستن توانستن است را شنیده ایم،اما آیا این طور است ، یعنی اگر بخواهیم،می توانیم!

نه این طور نیست،عوامل دیگری هم می بایست مکمل خواستن گردد که می توان به دانستن اشاره نمود.خواستن به تنهائی موجب نمی گردد که ما در امور موفق گردیم و به سرانجام برسیم یعنی در کنار آن باید علم به آن موضوع را دانست و اعتقاد به آن داشت. باید بدانیم که علم خوب است و بخواهیم که کسب علم کنیم تا بتوانیم،اما موضوع در همین جا خاتمه نمی یابد ، اگر دانستن و خواستن هم مهیا باشد آیا توانستن محقق می گردد؟خیلی ها می دانستند که علم خوب است و همان ها می خواستند که به علم دست یابند، اما آیا عالم شدند؟!

ما نباید به طور سطحی به اینگونه جملات که در جوامع رواج دارند توجه کنیم و آنها را ملاک عمل قرار دهیم ، زیرا اگر اینچنین باشد، با انس گرفتن به معنای جمله پیش خواهیم رفت و زمانی که نتیجه نگیرم مأیوس گردیده و یا از ادامه کار صرف نظر می کنیم.پس دانستن و خواستن خوب است ولی همت است که باید پا پیش گذاشته تا شاید که بتوانیم.همت و تلاش موجب می گردد که در کنار آن دو واژه به آنچه که می خواهیم و در مورد آن می دانیم دست یابیم.

نا امیدتان نکنم! مگر ندیده ایم که دانسته اند و خواسته اند و همت کرده اند ولی نتوانسته اند! در بسیاری از موارد که این سه واژه کاربردی گردیده اند، موفقیت حاصل گردیده است . اگر بخواهیم موفقیت دنیوی و اخروی داشته باشیم می بایست نیت پاک داشت تا آنچه را که می دانیم و میخواهیم و برایش تلاش می کنیم مورد قبول خالق و خلق قرار گیرد.

در آخر باید بگویم، با تمام تفاسیر عنوان شده، اگر مشییت الهی در امور مقدر نگردد،هرگز نخواهیم توانست !!!




نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
<   <<   6   7      
لیست یادداشتها

در آینده زندگی کن!
فقط یه راه هست که در مسیر قرار بگیری!
فقط یه راه هست که دانا بشی!
فقط یه راه هست که احمق نباشی!
با هیچ کس راز مگوی
[عناوین آرشیوشده]