«فیلترشکن» یک برنامه گفتگومحور است که تصویربرداری آن از نیمه دوم خرداد آغاز و قرار است در بستر پلتفرم اختصاصی فضای مجازی پخش شود.
«فیلتر شکن» با شعار «رویش یک کلام» قصد دارد کارشناسان و صاحبنظران را پشت درهای باز به چالش بکشاند تا گفتههای آنها بدون فیلتر به گوش مردم برسد.
این برنامه تصویری به تهیه کنندگی «سیدهاشم میرصانع» به طور ویژه به موضوعات آسیبهای اجتماعی می پردازد و در کنار مردم؛ میزبان کارشناسان، اساتید دانشگاه و صاحب نظران در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی، اقتصادی و سیاسی خواهد بود.
برنامه «فیلترشکن» به سفارش سازمان مردم نهاد نواندیش بصیر قرار است در 4 فصل و 48 قسمت تولید شود.
بنابر این گزارش؛ بزودی در مراسمی از «لوگو، پوستر، دکور برنامه، تیزر» رونمایی و عوامل تهیه و ساخت آن نیز معرفی میشوند.
پایگاه خبری شهر تهران پس از 6 سال فعالیت خبری به کار خود پایان داد و با گروه تهران رسانه ادغام شد.
به گزارش تهران رسانه ؛ پایگاه خبری شهر تهران که در دی ماه سال 1391 فعالیت رسمی خود را آغاز نمود، پس از 6 سال فعالیت مستمر و پوشش اخبار شهر تهران، سرانجام در دی ماه سال 1397 به کار خود پایان داد و با تهران رسانه ادغام شد.
روابط عمومی تهران رسانه در این خصوص گفت؛ پایگاه خبری شهر تهران اولین پایگاه خبری ویژه شهر تهران بود که اخبار پایتخت را در حوزه های مختلف پوشش میداد و سرانجام پس از 6 سال فعالیت مستمر رسانه ای و خبری، با تصمیم شورایی متشکل از هر دو رسانه در اواخر دی ماه امسال با تهران رسانه ادغام گردید.
سمانه جعفری در خصوص نشانی پایگاه خبری شهر تهران افزود؛ در تلاش هستیم تا اطلاعات و اخبار این سایت بر روی تهران رسانه ذخیره شود و در غیر اینصورت فقط نشانی پایگاه خبری شهر تهران بر روی تهران رسانه باز خواهد شد.
برگزاری همایش «خبرخوب»، تذکری برای توجه به وظیفه ذاتی رسانهها است که سالها مهجور مانده و کمتر مورد اعتنا قرار گرفته است و البته این روزها ضرورت آن بیشتر احساس میشود.
به گزارش پایگاه خبری شهر تهران، محسن مهدیان دبیرهمایش "خبرخوب" در گفت وگو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس، در توضیح بیشتر این دغدغه رسانه ای گفت: رهبری انقلاب سالها پیش با خطاب قرار دادن رسانه ها، یکی از شاخص های اصلی انقلابی گری را امید آفرینی دانستند و امروز فرصت خوبیست که رسانه ها برای یکبار هم که شده نسبت خود را با این شاخص کلیدی مورد ارزیابی قرار دهند.
وی با بیان اینکه وظیفه اصلی یک رسانه، تنظیم ضرائب برای موضوعات مختلف است و اساسا تیتر یک و دو هر رسانه ای، بازنمائی همین ضریب دادن ها به موضوعات است تاکید کرد: یکی از آسیب های جدی امروز تشویش در همین وظیفه ذاتی است به نحویکه در بسیاری از جلسات اتاق خبرو اتاق تیتر و سردبیری به موضوعات اصلی کشور درست ضریب نمی دهیم و یکباره مساله دست چندم و حاشیه ای تبدیل به موضوع اول جامعه می شود. در اغلب موارد نیز اخبار تلخ و سیاه هستند که موضوع روز جامعه می شوند.
مهدیان با تاکید بر اینکه خبر خوب تلاش برای فهم درست و واقع بینانه مسائل و جامع دیدن اخبار است اضافه داشت: درهمایش خبر خوب قرار است به خود و مخاطب تذکر دهیم که جامعه امروز ما الزاما آنچه که رسانه ها تصویر می کنند نیست و متاسفانه زیبایی های جامعه به درستی به مردم منتقل نمی شود و صفحه حوادث روزنامه به همه محتوای رسانه ای ما تسری پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه خبر خوب صرفا خبرهای فانتزی یا نوستالژی های ذهنی و خیالی و یا اخبار تبلیغاتی روابط عمومی ها نیست خاطرنشان کرد: خبر خوب همه خبرهای ما را در برمی گیرد و به تعبیر درست تر خبر خوب خبر مسوولانه ایست که مخاطب را به حرکت وادار می کند نه اینکه او را به یاس و ناامیدی و رخوت بکشد.
مهدیان در توضیح بیشتر این تعبیر گفت: نگاه اصلی ما به خبر خوب، خبریست که ضمن توجه به حقیقت صحنه، تلاش می کند وجه امید آفرین و تحرک زای مسائل را مورد توجه قرار دهد. با این توضیح خبر خوب تنها اخبار خوبی ها نیست و قرار نیست تاکید بر خبر خوب مارا از اخبار انتقادی دور نگه دارد. بلکه خبر خوب خبریست که حتا انتقادها و خاصه بیان آسیب ها را نیز تحت الشعاع قرار می دهد و در برمی گیرد.
به گفته وی اگر مخاطب ما در انتهای یک گزارش از آسیب ها یا انتقادات، احساس بن بست کند و راه چاره ای برای آن مشکل متصور نباشد، این یعنی ما به وظیفه خودمان درست عمل نکردیم. سرنوشت فعالیت رسانه ای ما باید "ایستادن" و "حرکت" باشد نه "نشستن". خبر خوب کارکردش همین است.
مهدیان ضمن تاکید بر سبک نادرست برخی رسانه ها در رصد واقعیت های اجتماعی خاطرنشان کرد: مشکل اصلی رسانه های ما در کانون توجهات آنها است. اشکال جدی در زاویه دیدشان است. رسانه های ما جذابیت را تنها در استثنائات تلخ و سیاه دیده اند. این خطای بزرگی است که ناخواسته همه ما درگیر کرده است. جذابیت تنها در بیان آسیب ها نیست. استثنائات نیز تنها تلخی ها نیستند. اگر درست به واقعیت های اجتماعی نگاه کنیم دهها سوژه مثبت با جذابیت های بالا می بینیم که بیان آن در جامعه ایجاد امید می کند.
دبیر همایش خبرخوب اضافه کرد: اگر زاویه دید اصلاح شود مشاهده می کنیم که انبوهی از سوژه های بکر و جذاب وجود دارد که در گوشه و کنار جامعه ما وجود دارد اما کمتر مورد اعتنا قرار می گیرد. با این نگاه گروه های اجتماعی و فرهنگی و علمی و واحد اخبار استانی از حاشیه خارج شده و به متن اخبار اصلی جامعه تبدیل می شود. حتا اخبار سیاسی نیز قرائت و ادبیات جدیدی پیدا می کنند.
وی با تاکید بر اینکه لازمه خبرخوب رعایت مردمی سازی خبر است اظهار داشت: خبر خوب می تواند چرخه معیوب و ناصواب شهرت گرائی های کاذب را شکسته و مبنای تولید خبر را متن مردم قرار دهد. متن مردم ما هیچ سهمی از اخبار رسانه ای ما ندارند و ما ناخواسته درگیر موضوعاتی هستیم که اتفاقا هیچ نسبتی با کف اجتماع ندارد. من بهترین تعبیر درباره خبرخوب و وظیفه راستین رسانه ها را توصیه حضرت امام می دانم که خطاب به رسانه ها فرمودند: تیتر یک و جلد روزنامه شما باید یک کشاورز یا کارگر ویژه و نخبه و کاربلد باشد که در حوزه خودش به جامعه خدمت می کند.
مهدیان به اغتشاشات اخیر خیابانی اشاره کرد و گفت: این ماجرا را می توان از زوایای مختلف تحلیل کرد. از جهت کم کاری مسوولین یا عدم پاسخ گوئی و دسیسه های دشمن و غیره. اما یک سطح از ماجرا نیز موج سیاه نمائی و تلخ انگاری و ناامیدی است که رسانه های رسمی و غیررسمی در جامعه تزریق کرده اند و متاسفانه کمتر توجهی هم بدان می شود.
به گفته وی جمع بندی خبر خوب، "دیدن خوبی ها" و "خوب دیدن" است. دیدن خوبی ها به این معناست که زیبائی ها را ببینیم و گزارش کنیم و خوب دیدن که از اولی هم مهمتر است، روایات درست و واقعی و مثبت انگارانه از صحنه حوادث و وقایع است که مخاطب را به یاس و ناامیدی نمی کشاند.
مهدیان در نهایت از دیگر رسانه ها و نهادهای قضائی و اجتماعی و غیره درخواست کرد ضمن مشارکت و حمایت معنوی از همایش خبر خوب، شرایط را برای گفتمان سازی این ضرورت مهم در میان رسانه ها مهیا سازند.
گفتنی است همایش خبرخوب به همت خبرگزاری فارس و با همکاری برخی نهادهای علمی و اجرائی و رسانه ای هفته آینده 26 دی ماه در سالن همایش های حوزه هنری برگزار می شود.
خیابان روبروی درب اصلی باغ پرندگان پارک ممنوع است و مجبور هستید خودرو را در 2 پارکینگ جانمایی شده پارک کرده و با خودروهای ون خود را به درب اصلی باغ برسانید که مسافتی حدود 500 متر است.
ورودی درب اصلی باغ پرندگان تهران دو مجسمه بزرگ شیر سنگی نصب شده که انگار می خواهید وارد باغ وحش شوید؟! بلیط هر نفر 4 هزار تومان و 1000 تومان هم برای استفاده از خودروی ون در داخل باغ از شما اخذ می شود.
پس از ورود به باغ به دلیل مسافت زیاد و سربالایی مجبورید سوار خودرو ون شده و خود را به درب ورودی دوم باغ برسانید. مامور بلیط از شما بلیط ها را گرفته و وارد باغ پرندگان تهران می شوید. یک حوض زیبا با فواره که روی آن یک شاهین نشسته به شما خوش آمد می گوید.
اما هیچ فردی بعنوان راهنما نیست تا شما را با قسمتهای مختلف باغ آشنا کند. حتی بروشور و نقشه راه هم ندارید و مجبورید آنقدر در خیابان های باغ پیچ در پیچ بروید تا خودتان راه خودتان را پیدا کنید. برخی تابلوهای باغ رنگ و رو رفته و برخی هم به دلیل کاغذی بودن از بین رفته است با این حال تابلوهای فلزی شما را به سمت زمین بازی کودکان، پرندگان گرمسیری، پرورش شتر مرغ و غیره راهنمایی می کند.
فضای باغ با انواع گل های میخک و رز و بوته های شمشاد و درختان کاج پوشانده شده و تمام طول مسیر برای تردد سنگ فرش و محل مناسبی برای عبور معلولان و جانبازان طراحی شده است. اما خبری از کیوسک های عرضه خوراکی های مجاز، نوشیدنی و یا حتی عکاسی نیست و گوش شیطون کر فعلا این باغ بکر بکر است. در این باغ درست کردن قلیان و گرم کردن غذا ممنوع بوده اما آلاچیق برای دورهمی محیا است.
شاید بتوان گفت که باغ پرندگان بیشتر شبیه باغ است تا باغ پرندگان چون در بخش نمایش پرندگان ضعیف بوده است اما می توان آن را از نظر آرامش، فضای سبز، تنوع و آب و هوا برترین و بهترین باغ و پارک در شهر تهران نامید. با این حال بخش پرندگان باغ هم برای خودش حال و هوایی دارد. در ابتدای ورودی باغ ابتدا با پرندگان بومی مانند انواع کبوتر آشنا می شویم که متاسفانه قفس هایی که برای آنها ایجاد شده بیشتر به قفس فروشندگان پرنده در بازار پرندگان است تا باغ پرندگان! اما قفس پرندگان شکاری استاندارد و زیبا بود. در انتهای باغ هم شهروندان می توانند از نزدیک در برکه ای که ایجاد شده با انواع مرغابی، قو، پلیکان و درنا آشنا شوند و فضای بسیار زیبایی برای عکاسی است.
ورود به بخش طاوس ها و کبک ها هم جالب است و می توانید از فاصله بسیار نزدیک و حتی بدون قفس با طاوس ها عکس بگیرید و پس از آن وارد بخش پرورش پرندگان می شوید که محیطی بسته بوده و ورود به آن ممنوع است. اما در زمین شترمرغ ها می توان از نزدیک زندگی این پرندگان خوشمزه و البته غول پیکر را مشاهده کرد.
شاید زیباترین و البته پر هزینه ترین بخش باغ پرندگان تهران سالن پرندگان گرمسیری باشد که شهروندان می توانند با انواع طوطی ها، پرندگان بهشتی و سایر پرندگان استوایی و آفریقایی آشنا شوند. ناگفته نماند که قفس زیبای جغدها هم دیدنی است.
استفاده از مبلمان چوبی در طول مسیر، آب سردکن و نظافت محیط هرچند خوب است اما حضور کارگران غیرمتخصص جای نقد دارد. فکر کنید در حال تماشای پرندگان هستید و کارگری به شما می گوید ببخشید حق ندارید با دوربین عکاسی عکس بگیرید؟! جمله ای که در مکان های ترویستی خنده دار است چون مردم برای عکس و استفاده از محیط سفر می کنند!
یا اینکه کارگری آنقدر به خانواده شما خیره می شود که شما از رو می روید! همچنین مکانی برای چایخانه، قهوه خانه، اتاق خنک، اتاق کودک و غیره هم ندیدیم هرچند مسئولان این باغ گفتند در حال احیای این مکان ها هستیم.
با این حال باغ پرندگان تهران فعلا بکر بکر است و خدا کند همینطور بماند اما به دلیل محیط مناسب و آرام مکان خوبی برای حضور دانش آموزان، جانبازان، معلولان، خبرنگاران، هنرمندان و بسیاری از اقشار جامعه هم برای تفریح و هم تشکیل جلسات و قرارمدارها می تواند باشد. خودم هم تصمیم گرفتم مصاحبه هایم را در این باغ انجام دهم…
بر اساس این گزارش می طلبد که شهرداری تهران و بخش خصوصی و مدیران این باغ در استانداردسازی و تبدیل این باغ بزرگ و زیبا به منطقه ای توریستی و بین المللی همت بیشتری داشته باشند تا از این وضعیت ابتدایی به مدرن و استاندارد تبدیل شود. قطعا این باغ می تواند میزبان مهمانان و سرمایه گذاران خارجی بوده و حتی جای خود را در میان نمادهایی مانند برج میلاد و پل طبیعت باز کند.
نشانه نوشته مجله تهران (Logo) توسط صداقت جباری، خوشنویسی و طراحی شده و صفحه آرائی (Layout) براساس رویکرد مجله، «عکس محور» طراحی شده است. مجله تهران، میکوشد تا با بهره گرفتن از عکاسی مستند اجتماعی، پیامش را به طیف بیشتری از مخاطبان در گروههای مختلف سِنّی عرضه کند و تاثیرگذاریاش را بر مجله خوانی افزایش دهد. رسم الخط مجله تهران، براساس مصوبات فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است.
سردبیری مجله تهران را پژمان موسوی عهدهدار است. خروجی تحریریه مجله تهران درگروه برخطِ شهر با بخشهای شهروند، آبادی، دربست، جانِ شهر و قاراشمیش؛ گروه تهرانخوانی با بخشهای تهرانمصور، راستهکتاب و تهرانمکتوب؛ گروه تهرانپلاس با بخشهای هیجان، رستورانگردی، همزیستی، کمپینگ و در گروههای طهران قدیم؛ شبهای تهران؛ کنتراست؛ موسیقی؛ تماشا، مجله خبری و پیشنهاد ارائه می شود.گروه عکس مجله هم علاوه بر تامین عکسهای متن، با بخشهای مستقل از متن به نامهای عکاسباشی، تهرانِ ما، خارج از تهران و ایرانِ ما به ارائه محتوا میپردازد.
مجله تهران، برای صاحبان کار و کسب، یک «بیانیه چارچوب آگهی» در سه برداشت دارد که در آن آمده است:
«مجلات هم مثل انسانها منحصربه فردند و متفاوت بودن، به مجله مزیتهایی میبخشد که اولیناش، به چشم آمدن است.
«تهران» نامی است به یقین نیرومند. آنقدر نیرومند که سه ستاره درخشان را نصیب تان میکند:1. به نام تجاریتان امکان میدهد که به سرعت، از سایر رقبا فاصله بگیرد. 2. به نام تجاریتان امکان میدهد که متمایز شوندگی بیشتری را دنبال کند. 3. خرید و تجربه رضایت بخشی از نام تجاریتان برای مخاطب فراهم میشود.
«مجله تهران»برای رساندنتان به این سه ستاره درخشان، باید جذاب، اصیل و مربوط باشد. «جذاب» که خوانندگان، به سمت «تهران» کشیده شوند؛ «اصیل» که مخاطب، «تهران» را باور کند و «مربوط» که مجله، بتواند با زندگیها و نیازهایشان پیوند برقرار کند.
امّا چه چیزهایی «مجله تهران» را جذابتر، اصیل تر، مربوط تر و در نتیجه در ذهن مخاطب، مثبت میکندو از نظر عاطفی موجب درگیرسازی بیشتر مخاطب با مجله میشود؟
1. سوژه پردازیهای جوانگرایانه 2. روشهای خلاقانه روزنامه نگاری 3. جذب نخبگان، اهالی فرهنگ و هنر، تهرانشناسان و فعالان کار و کسب 4. بهره مندی از تکنیکهای گرافیک در فُرم 5. عکس محور بودن مجله 6. بهکارگیری استانداردهای جهانی در انتشار مجله 7. عقلانیت 8. ارزشهایی که بر سرشان مصالحه نمیکنیم 9. چارچوب 10. داستان منحصر به فرد «تهران»11 .توانایی کارِ گروهی و بهبودپذیری 12. تفاوت
کلمات معمول ما در مجله تهران برای احترام به مخاطب عبارتاند از: ممتاز، نوآورانه، قابل اعتماد، قابل استناد، کارا، زیبا، اخلاقی، دوستانه، هیجان انگیز، جذاب، حرفهای.
مجله تهران میخواهد برای رسیدنش و رساندنتان به سه ستاره درخشان، به حسرت تهرانیها پایان دهد و داستانِ نو و تازهای را خلق کند. داستانِ پایانِ حسرتها. پایان حسرتِ معنا بخشیدن به لحظات زندگی در تهران؛ پایانِ حسرت تعلق خاطر؛ پایانِ حسرت لذت بردن از مشارکت اجتماعی.
دچار این اشتباه نشوید که فکر کنید همه اینها شاعرانه و غیرممکن هستند. نامهای تجاری بزرگ دنیا هم به همین حسرتها پایان دادهاند (نسبی و نه مطلق) و همینطور عملکردهاند و موفق بودهاند.»
شماره شاپای مجله تهران ISSN 2423-768X، قطع آن 24 × 21 سانتیمتر و چاپ آن چهار رنگ است. دسترسی به مجله تهران در فضای مجازی از طریق آی دی Tehranmag در اینستاگرام، تلگرام، توئیتر و فیسبوک امکانپذیر است.
به هر حال چه خواسته و چه ناخواسته، چه خوب و یا چه بد، اینترنت جامعه ایرانی را نیز درنوردیده و با همه خوبی ها و بدی هایش با خلق و خوی کاربرانش عجین شده است.
شاید زمانی، لطیفه ای با این مضمون که فقط خاموشی و قطع برق و اینترنت شخص کاربر را متوجه اطرافیان درجه یک خود خواهد کرد بیجا نبوده باشد.
از همه این ها که بگذریم، زمانی دو روزنامه دولتی همه امید خبری مردم بودند که تعدادی خبر سوخته و تاریخ گذشته را در صف های طولانی تحویل ایشان داده و در حوزه خبر و تبلیغات میدان داری می کردند، که اینترنت با ورود و رسوخ خود و افزایش ضریب نفوذش در کوتاه مدت کاری را کرد که مطبوعات و رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری هرگز از عهده اشان برنیامد.
شبکه های اجتماعی و سایت های خبری، تحلیلی از گوشه و کنار دهکده جهانی مارشال مک لوهان به صورت آنی به مخابره اخبار و اطلاعات گسترده مشغول هستند و رقبای خود را منفعل کرده و از دور خارج می کنند بطوریکه تلویزیون بعنوان پرنفوذ ترین رسانه تصویری جهان در مقابل آن رنگ باخته و جای خود را به گوشی ها و تبلت های هوشمند بر پایه اینترنت داده است.
در همسوئی با این انقلاب رسانه ای و با نظر به نوعی خلاء در پوشش اخبار شهر تهران به عنوان یک کلان شهر که سیاست های کلی کشور در آن پایه ریزی و اجرا می گردد، "پایگاه خبری شهر تهران" با نام اولیه پایگاه خبری، تحلیلی نواندیش بصیر در پائیز 1391 برنامه ریزی و نسخه آزمایشی آن در دی ماه همان سال رونمائی شد.
در ابتدا سیاست گردانندگان آن پوشش اخبار شهر تهران با رویکرد اجتماعی و فرهنگی بود که در همان اوایل فعالیت موفق به تحقق اهدافش شد.
این پایگاه رسانه ای فعال، وجه تمایز و موفقیتش را در گرو عدم وابستگی به جریان های حزبی کشور می داند چرا که این مهم اعتماد مخاطبان را به دنبال داشته و استقبال روزافزون ایشان به تغییر نام این سایت پس از گذشت دو سال و در سال 1393 به "پایگاه خبری شهر تهران" منجرگردید بطوریکه یکسال بعد نیز حوزه های مناطق، حوادث، انتظامی و اصناف بطور مستقل شروع به فعالیت کرده و اخبار همه طیف ها را زیر پوشش خود قرار داده اند و این موفقیت تا جائی ادامه داشت که با گذشت سه سال از تولد آن به مرجعی قابل وثوق برای مخاطبانش بدل گشته و روزانه بیش از 10 هزار بازدیده کننده را در دنیای لایتناهی اینترنت به خود اختصاص داده است و این همان هدفی است که همه مدیران سایت های مجازی به دنبال آن ساعت ها فکر و زمان خود را اختصاص می دهند که موفق شوند یا خیر.
بهمن شریفی فقیه/سردبیر پایگاه خبری شهر تهران
با استفاده از تکنولوژی کامپیوتر به ویژه اینترنت و رسانههای گروهی یک تغییر رادیکال روزانه ذهنی و کاری برای ما اتفاق میافتد و از طرف دیگر با شرایط جدید، جامعه جدیدی در حال شکل گیری و ظهور است؛ جامعه جدیدی که با تعبیر جامعه اطلاعاتی نیز تعریف میشود. برخلاف دوران گذشته که اطلاعات تکنولوژیکی در اختیار متخصصان و صاحبنظران فن و صنایع قرار داشت و مشروعیت آن نیز به تایید و تصدیق آنها مرتبط بود اما در جامعهی جدید، اطلاعات تکنولوژیستها و علمای اجتماعی و مردم معمولی نیز مرتبط با تکنولوژی اطلاعاتی قرار گرفته است و بخشی از زندگی روزمره آنان شده است؛ زیرا اطلاعات و اخبار در گروه نیازهای اساسی همه مردم قرار گرفته است و تولیدات آن استفاده همه جانبه دارد. در حالیکه در دوران گذشته استفاده از تکنولوژی مرتبط به اقشار خاصی بود و فراگیری زیادی نیز نداشت. از طرفی اطلاعات که به شکل کالا شده، به مدد تکنولوژیهای جدید ارتباطی در دسترس هر کس که طالب آن است، قرار میگیرد.
از سویی تقویت اطلاع رسانی شهری موجب تداوم حیات فرهنگی کلانشهرها و استقلال ملی می شود که در همین راستا پایگاه خبری برای پوشش اخبار شهر تهران به عنوان یک کلانشهر که سیاست های کلی کشور در آن پایه ریزی و اجرا می گردد و نبض فرهنگی ایران عزیزمان است، "پایگاه خبری شهر تهران" با نام اولیه "پایگاه خبری، تحلیلی نواندیش بصیر" در پائیز 1391 برنامه ریزی و نسخه آزمایشی آن در 12 دی ماه همان سال راه اندازی شد.
در ابتدا سیاست گردانندگان آن پوشش اخبار شهر تهران با رویکرد اجتماعی و فرهنگی بود که در همان اوایل فعالیت موفق قابل ملاحظه ای را از آن خود کرد.
این پایگاه رسانه ای فعال، وجه تمایز و موفقیتش را در گرو عدم وابستگی به جریان های حزبی کشور می داند چرا که این مهم اعتماد مخاطبان را به دنبال داشته و استقبال روزافزون ایشان به تغییر نام این سایت پس از گذشت دو سال درسال 1393 به "پایگاه خبری شهر تهران" منجرگردید بطوریکه یکسال بعد نیز حوزه های مناطق، حوادث، انتظامی و اصناف بطور مستقل شروع به فعالیت کرده و اخبار همه طیف ها را بدون سوگیری زیر پوشش خود قرار داده اند و این موفقیت تا جائی ادامه داشت که با گذشت سه سال از تولد آن به مرجعی قابل وثوق برای مخاطبانش بدل گشته و روزانه بیش از 10 هزار بازدیده کننده را در دنیای مجازی به خود اختصاص داده است و این همان هدفی است که رهبر معظم انقلاب برای همه رسانه ها و مطبوعات در نظر گرفته اند .
امید است از این پایگاه خبری، اعتدال و عقلانیت برآمده و رسالت خود را تا به امروز به عنوان یک رسانه مردمی به انجام رسانده باشد.
طاهره میرزایی/دبیر حوزه اصناف پایگاه خبری شهر تهران
"شرکت بهساز انرژی" فعال در زمینه هوشمند سازی سیستم های موتورخانه به چالش تنظیم «دمای 18 درجه» پیوست.
به همین منظور جهت ارتباط با "شرکت دانش بنیان به ساز انرژی" به نشانی
مراجعه نمایید.
وی با بیان اینکه کانون های فرهنگی تبلیغی به صورت مستقل و بعضا در حسینیه ها فعالیت دارند، افزود: برگزاری کلاس های آموزش احکام، معرفی سبک زندگی اسلامی و تحکیم بنیان خانواده، ارایه مشاوره دینی و ...، جزو فعالیت های این کانون ها است.
رضایی ادامه داد: به منظور سامان دهی هرچه بیشتر این کانون ها، جمعه 27 آذرماه 94، انتخابات تشکیل نخستین مجمع کانون های فرهنگی تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی تهران برگزار گردید.
انتخاب 12 نفر از میان 160 مسئول کانون
وی خاطرنشان کرد: مسئول یا نماینده رسمی 160 کانون فرهنگی تبلیغی، امروز با حضور در محل اداره کل تبلیغات اسلامی استان، 12 نفر را که شاملِ نه عضو اصلی و سه عضو علی البدل هستند، انتخاب نمودند. ضمنا این 12 نفر، در انتخابات درون تشکیلاتی، رئیس، دبیر و منشی مجمع کانون های فرهنگی تبلیغی تبلیغات اسلامی را انتخاب می کنند.
رضایی درباره نحوه انتخاب اعضاء گفت: انتخابات تشکیل مجمع کانون های فرهنگی تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی مطابق با قوانین و مقررات مرسوم کشور برگزار می شود.
بنابر این گزارش؛ پس از شمارش آراء و تأیید انتخابات، نتایج آن اعلام خواهد شد.
چطور شد وارد حرفه بازیگری شدید؟!
من از دوران دانشجویی تئاتر بازی می کردم و اولین بازی من هم داستان« آدم و حوا» بود که من نقش حوا را داشتم و بهترین بازی زندگی من بود. چون زندگی پیامبران را در 7 پرده به تصویر کشیدیم و این بسیار عالی بود.من از نقشم خیلی راضی بودم و بعد از آن وارد کار تصویر شدم ابتدا با دکتر اسرافیل شیرازی همکاری کردم. ایشان کارگردان فیلم های کوتاه هستند و من در فیلم « بگو که واقعیت ندارد» بازیگر ایشان بودم. از اونجا با آقای عبدالله باکیده آشنا شدم و اولین کار بلندم به نام «هویت »به کارگردانی ایشان بود.دیگه بعد از آن کارهای سینمایی و دو تا سریال داشتم به نام های « پنچ دری » و « فرار از زندان ». سینمای هم به نام « آلما »و یک کار دیگر که هم به نام « سلوا » که هم سینمایی هم سریال کوتاه که جدیدا هم اکران خصوصی داشته است.
به نظرت فیلم آلما می تواند در جشنواره عرض اندام کند؟
نمی دانم! چون امسال ما کارهای خیلی قوی داریم و رقابت شدید است. باید دید چه می شود.
خیلی وقت ها می بینیم بازیگرها و ورزشکارها موقعیت های خیلی بهتری را برای خودشون متصور می شوند. شما دوست داری کجا باشی؟
خوب همه دوست دارند تو هالیوود باشند. اتفاقا جدیدا برای همکاری با شبکه جم پیشنهاد داشتم منتهی من دوست ندارم به ترکیه بروم. هیچ وقت کار تو ایران را به کار در ترکیه ترجیح نمی دهم چون این قابل مقایسه نیست. درسته سریال های ما ضعیف شده ولی سینمای ایران را نمی توان با سینمای ترکیه مقایسه کرد. سینمای ایران به مراتب قوی تر از ترکیه است.ب علاوه من بازیگرم دوست دارم برای هم وطن هایم اینجا و در ایران بازی کنم. دلیل اینکه من بازیگری را انتخاب کردم این است که دوست دارم ثبت شوم و ماندگار باشم. همه ما یه روزی خواهیم مرد اما چه خوب است از خودمان تصویری زیبا در ذهن دیگران به یادگار داشته باشیم. شما نگاه کنید خسرو شکیبایی هنوز در باور مردم زنده است در واقع بازیگرهای ما هنوز زنده هستند و این دلیل بازیگر شدن من است. من دوست ندارم بمیرم دوست دارم همیشه زنده بمانم برای همین هم دوست دارم در ایران بمانم و در اینجا اسمم ماندگار بشود.
حتما ماجرای بیمارستان خمینی شهر را شنیده اید؟!
در رابطه با ماجرای بیمارستان خمینی شهر اصفهان صادقانه بگویم من وقتی این موضوع را در شبکه مجازی دیدم تصور کردم اینم یه نوع شوخی از نوع شبکه مجازی است اما وقتی دیدم این مسئله رسانه ای شد اولش به خودم تلقین کردم اصلا باور نکنم بنابر این سایت ها و خبرگزاری های معتبر را گشتم و مطمن شدم این متاسفانه نه یک شوخی بلکه ماجرای است که واقعیت دارد.شاید باور کردن این مسئله برایتان سخت باشد اما من تا 10 دقیقه نمی توانستم به چیزی فکر کنم. همینجوری گیج بودم به دیوار خیره شده بودم.مشکل اینجاست که هنرمندا و ما بازیگرا وقتی چنین چیزی را می شنویم همان را در ذهن خود شبیه سازی می کنیم بعد از دقایقی که به خود آمدم تصویر اون کودک 4 ساله در ذهنم زنده شد اینکه پزشکی دستور می دهد و پرستاری اقدام به شکافتن بخیه ها می کند.وقتی عمیق تر فکر می کنم به خودم می گویم که چگونه می شود زنی ( پرستار ) دست به چنین کاری بزند.
خب دستور را پزشک داد و پرستار فقط اجرا کرد
به نظر من کاری که اون پزشک کرد واقعا خیلی عجیب و غیر انسانی بود. اما پرستار هم می توانست به گونه دیگری رفتار کند نه اینکه بی هیچ مقاومتی بچه چهار ساله را جلوی خود بنشاند و یکی یکی بخیه ها را بشکافد.البته لازم می دانم اینجا به این موضوع خیلی مهم اشاره کنم که خوشبختانه همه پزشک ها به این شکل نیستند بهر حال در هر صنف و شغلی هر نوع مدل کجروی داریم. پزشکی که اینکار را کرده از میان هزاران پزشکی است که دارند شرافتمندانه کار پزشکی می کنند.پس این بی رحمانه است که بگوییم همه پزشک ها به این شکل هستند.
در چنین مواقع ای چه کاری از دست هنرپیشه ها بر میاد؟
ببینید بازیگرها توانایی این را دارند که خیلی از پیام ها را برسانند. اگه توجه داشته باشید مردم خیلی بر روی بازیگرها و ورزشکارها حساس هستند و هنرمندان و ورزشکاران محبوب خود را دوست دارند.الان در جامعه ما هنرمندان و ورزشکارها محوریت دارند پس خیلی راحت برای ترویج فرهنگ درست می شود از این موقعیت استفاده کرد.
بله من با شما موافقم در جاهای هنرمندها دست به کارهای بزرگی می زنند بطور مثال مهران مدیری با سریال طنز « در حاشیه» سعی در نشان دادن معضلات جامعه پزشکی داشت در حالیکه صدا وسیما باید کمی صبوری می کرد تا مردم ببینند و برخی پزشکان خودشان را اصلاح کنند نه اینکه گارد بگیرند و جلوی پخش فیلم را بگیرند.
بله به نظر بنده این کاملا اشتباه بود که جلوی پخش این سریال را گرفتند.در واقع صدا و سیما می تواند خیلی راحت در رابطه با معظلات اجتماعی برنامه تهیه کند بطور مثال از طریق طنز می توانند خیلی راحت آگاهی های جامعه را بالا ببرد.طنز فقط برای خنداندن مردم نیست هر برنامه طنزی حاوی پیامی است.
اما این را بپذیریم که در حال حاضر صدا و سیما خیلی محتاط رفتار می کند و دست به عصا راه می رود. ماجرای برنامه فیتیله ها هم مزید بر علت شده است.
ببینید صدا و سیما یک رسانه ملی است و تمامی مردم ایران از قشرهای مختلف می توانند به این برنامه ها دسترسی داشته باشند این را هم قبول کنیم که تمامی این افراد شبیه هم نیستند. وقتی وارد ریز مسایل بشوید متوجه می شوید که چقدر فشارها روی صدا و سیما زیاد است.بگذارید یک مثال کوچک در رابطه با پوستر نمایش خانگی ها بزنم ، اگر دقت کنید تصاویر تمامی این پوسترها از صحنه هایی از فیلم هست ولی بارها شده بابت پوشش بازیگر شکایت شده است. خوب وقتی به همچین مساله کوچکی توجه می کنند ببینید چه مسایل بزرگتر دیگری است.به نظر من ما در صدا و سیما انواع و اقسام مخاطب را داریم به همین علت است که رسانه ملی ممیزی بیشتری نسبت به سینما یا رسانه های دیگر دارد.من هم در سینما کار کردم و هم تلویزیون باید پذیرفت که ممیزی تلویزیون خیلی بیشتر از بقیه رسانه هاست.
خوب با اینهمه سخت گیری ها خروجی می شود این چیزی که الان می بینیم. در حالی که صدا و سیما می توانست دست هنرپیشه ها را باز بگذارد تا در قالب طنز به مسائل و مشکلات جامعه بپردازد و بتواند فرهنگ سازی کند تا از وقوع مسائلی همچون پزشک متخلف خمینی شهر جلوگیری کند.
بله من هم با شما هم عقیده هستم. در سریال مهران مدیری خیلی از تخلفات پزشک ها به نمایش گذاشته شده بود و این می توانست خیلی تاثیرگذار باشد، خب هنرپیشه ها کسانی هستند که مردم دوستشون دارند در واقع هنر پیشه ها زبان گویای جامعه هستند و می تواند نقش مهمی برای فرهنگ سازی ایفا کننند.
حرف آخر شما بویژه در رابطه با اتفاقی که در اصفهان افتاد چیه؟
اتفاقی که در خمینی شهر رخ داد به نظر من نوعی جنایت بود و من هنوز نمی توانم باور کنم که یک پزشک و بویژه یک پرستار زن حاضر به انجام چنین کاری بشود. به نظر من پرستار می توانست در جواب پزشک بگوید که مسائل مالی خارج از چارچوب وظایف من است و به همین بهانه از شکافتن بخیه بجه خوداری می کرد.بهرحال من از این فرصت استفاده می کنم و برای همه هم میهنانم از خداوند آرامش می خواهم.امیدوارم روزی همه به آرامش واقعی برسند.