سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زنده کننده جان و روشنی بخش خرد و کشنده نادانی است . [امام علی علیه السلام]
وبلاگ شخصی مهدی جمشیدی
 
 RSS |صفحه اصلی |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
نامه یک خبرنگار به رییس مجلس یازدهم

یک فعال اجتماعی و رسانه ای ضمن تبریک به دکتر محمدباقر قالیباف، برای وی و دیگر نمایندگان مجلس آرزوی موفقیت نمود و در ادامه از ایشان درخواست کرد...

 

جناب آقای محمدباقر قالیباف

با سلام و عرض ارادت

انتخاب شما را به عنوان رییس دوره اول مجلس یازدهم توسط نمایندگان ملت تبریک میگویم. 

و اما بعد..

بی شک فردی لایق و شایسته برای ریاست قوه مقننه هستید و رای قاطع نمایندگان نیز گواه این موضوع.

حال که در جایگاه دیگری توفیق خدمت به خلق حاصل شده است، از شما میخواهم چاشنی شتابزدگی را از مدیریت جهادی حذف کنید که آفتی خطرناک است.

هرگاه تصمیم گرفته شد که به مردم خدمت شود، عوام را مدنظر داشته باشید و از اقشار خاص به امید چشم داشتی در آینده پرهیز کنید.

دوستان و رفیقانتان را بگذارید همان رفیق باشند که بهترین است، جایگاهی برایشان تعریف نکنید، اگر استخدامی هست یادآوری میکنم که جوانان مردم شایسته تر از نورچشمی های اطرافیان هستند.

ساختمان مجلس و اطراف آن نیز به قدری بزرگ هستند که دیگر نیازی به ساختار فیزیکی جدید نیست!

از شما درخواست میکنم تا به جای پیگیری خرید خودرو و املاک برای نمایندگان به فکر آلونک های مردمی باشید که هر روز در اخبار رسانه ملی با افتخار کمک مومنانه مردم به آنها را رسانه ای می کند.

میدانم دریافتی حقوق نمایندگان اندک است اما فوق العاده های آنها بیش از آن است که مردم در ذهن دارند، وظیفه نمایندگان را از حوزه اجرا خارج کنید که توقع ما هم بی مورد نباشد و بگذارید دولت در مقام اجرا نیز کار خود را بکند.

درخواست عاجزانه دارم دفاتر ستادهای انتخاباتی را تعطیل کنید و به جای دولت آینده به فکر مجلس یازدهم باشید.

به عنوان یک فعال رسانه ای از شما میخواهم که بگذارید روابط عمومی و رسانه مجلس همانی باشد که هست نه آنی شود که در شهرداری تهران شد!

در آخر پیشنهاد میدهم سامانه 160 را راه اندازی کنید که پل ارتباطی باشد بین شهروندان هر حوزه انتخابیه با نمایندگان خود و دفاتر نمایندگان را که هزینه های میلیاردی برای آنها در طول دوره مشخص شده است را تعطیل کنید که نه کارایی دارند و نه دردی از مردم را دوا میکند....

 

برایتان موفقیت و خدمت خالصانه به خلق را آرزو دارم

مهدی جمشیدی | فعال اجتماعی و رسانه ای



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
لزوم توجه به فرهنگ کتابخوانی در صنعت سینما

یک پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی گفت؛ پیشنهاد می شود پروژه های سینمایی در آثار خود به کتاب و کتابخوانی توجه نموده و سینماگران نیز گیشه «سینما کتاب» راه اندازی نمایند.

مهدی جمشیدی توجه به فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را در صنعت سینما ضروری دانست و گفت؛ پیشنهاد می شود تهیه کنندگان و کارگردانان پروژه های سینمایی، تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی به این مهم توجه داشته باشند و در لوکیشن ها و لوازم صحنه از کتابخانه و کتاب نیز استفاده نمایند.

جمشیدی سینما را یک رسانه مستقل و تاثیرگذار دانست و افزود؛ جای تاسف دارد که در آثار ساخته شده در سینمای ایران و پروژه های تلویزیونی، سکانس های کتابخوانی و مطالعه کتاب وجود ندارد و فیلمنامه نویسان نیز که خود نویسنده هستند در این امر کوتاهی میکنند و همه نوع لوکیشن مانند کافه، رستوران، پارک در فیلم وجود دارد جز کتابخانه و پلان های کتابخوانی بازیگران.

جمشیدی که در حوزه روابط عمومی و رسانه فعال است گفت؛ مکان سینما یک پاتوق فرهنگی و هنری می باشد که ضرورت دارد سینماگران در کنار بوفه و سایر فعالیت های تجاری، گیشه "سینما کتاب" نیز راه اندازی نمایند.

این نویسنده و پژوهشگر در پایان از مدیران متولی حوزه کتاب درخواست نمود تا آثار سینمایی و تلویزیونی که در آن به فرهنگ کتابخوانی و مطالعه پرداخته میشود را مورد شناسایی قرار داده و به عنوان پروژه شاخص در حوزه کتاب معرفی نمایند.

 

بازتاب خبری در ؛

باشگاه خبرنگاران جوان

دانستنی آنلاین

شبکه ایرانیان

خبرگزاری برنا

تهران رسانه

خبرگزاری پانا



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
ناگفته هایی از روابط عمومی در مدیریت

مهدی جمشیدی، فعال اجتماعی و علاقه مند به روابط عمومی و رسانه به مناسبت روز روابط عمومی، ناگفته هایی از جایگاه روابط عمومی را بیان کرد.

 

سلام بر علاقه مندان به روابط عمومی و درود بر مدیران روابط عمومی؛ 27 اردیبهشت روز روابط عمومی را هم به علاقه مندان تبریک میگویم و هم به مدیران آن خسته نباشید.

و اما بعد؛ روزگاری مدیریت روابط عمومی دراختیار کسانی بود که تحصیلات غیرمرتبط داشتند و مدیران سفارشی بودند، نه خود وظیفه خود را می دانستند و نه وظیفه ای برایشان تعریف شده بود، لنگ لنگان جایگاه را میکشاندند تا اسمی باقی بماند.

زمان گذشت تا روابط عمومی به نشان تبدیل شد، نام ها کنار رفت و نشان ها آمد، تحصیلات دانشگاهی تعریف شد و مدیران یک یه یک تحصیلکرده روابط عمومی شدند، اما خبری از سواد روابط عمومی نبود.

تا اینکه علاقه مندان روابط عمومی با هم یکصدا شدند تا تشکلی را متولد کنند، آنگاه بود که سواد روابط عمومی وارد بازار شد و مدت زمان کوتاهی خود را فراگیر کرد.

اما نشان آمد و تعریف ها شروع شد.مدیران سفارشی با تحصیلات مرتبط ماندند و تعریف روابط عمومی و وظایف آن را حفظ کردند تا آنها را از بَر باشند.

خلاصه؛ روابط عمومی به جای نام و نشان شد؛ یک پوزیشن مدیریتی!

جایگاه را در بوق و کرنا کردند تا روابط عمومی پرچمی در بین سایرین برافراشته داشته باشد.

آنگاه؛ مدیران کت و شلواری وارد گود شدند، اما نه! خارج گود هستند و پشت نقاب روابط عمومی، ارتباطات خصوصی برقرار می کنند.

تعریف روابط عمومی را کامل میدانند اما، نه روابط بلد هستند و نه در جمع عموم حاضر می شوند.

آنها به جای تشکیلات مردمی، برای خود تشکیلات سازمانی تعریف نمودند و جایگاه را روز به روز رنگین تر کردند و اما از رنگ روابط با عموم خبری نبود. 

حال که در روز روابط عمومی با شما سخن می گویم، وظیفه خود میدانم تا به عنوان یک علاقه مند به روابط عمومی با شما سخنی از باب درد و دل بیان نمایم.

اگر هم اکنون مدیر روابط عمومی هستید، به نام پشت و پا بزنید و نشانی از روابط عمومی از خود به جای بگذارید.

نه کت و شلوار برای روابط عمومی جایگاه دارد و نه کفش پاشنه دار که تق تق صدا دهد.

اگر تشکیلات روابط عمومی در طبقه آخر سازمان مستقر هست، پس روابط عمومی نیست، فقط جایگاهیست برای حفظ آبروی سازمان، پیشنهاد میدهم خود را در طبقه همکف اسکان دهید تا روابط عمومی چی شوید.

اگر در مراسمی می خواهید ردیف اول، جایگاه شما باشد، شما روابط عمومی نیستید و بهتر است در جایگاه دیگری باشید که برای منزلت کاری خدمت میکنند.

اگر شما در جایگاه ورزش مدیر روابط عمومی هستید و در مراسمات و نشست های خبری پوشیدن لباس ورزشی را مناسب نمیدانید و مانند مدیران عالی میخواهید کت و شلوار و پیراهن دیپلمات بپوشید، بهتر است نشان روابط عمومی را لکه دار نکنید.

اگر در سازمان گردشگری، مدیریت روابط عمومی را برعهده دارید، و به تن کردن لباس های محلی و قومی را برای خود مناسب نمیدانید و دنباله رو مدیران کت و شلواری هستید، بهتر است با روابط عمومی در گردشگری خداحافظی کنید.

اگر در نشست ها و مراسمات گرفتن عکس توسط خودتان را کسر شان میدانید، موفق نیستید و اگر دوربین ندارید و عکاسی نمیدانید که دیگر یک فاجعست.

اگر برای خود مسئول دفتر و مسئول هماهنگی انتخاب کرده اید و جوابگویی به تلفن را عیب و عار میدانید، سخت در اشتباهید و روابط عمومی را اشتباه گرفته اید.

اگر روابط عمومی را در برگزاری نشست های خبری، بروزرسانی سایت، راه اندازی نشریه، کانال تلگرامی و نصب بنر خوش آمد گویی خلاصه کرده اید، باید بگویم که در بیراهه گام بر میدارید.

اگر افراد عبوس، که نه ارتباطات میدانند، نه پاسخگوی تلفن هستند و نه حوصله گفتگو کردن دارند را برای ساختار مدیریت روابط عمومی انتخاب کرده اید، پیشنهاد میدهم آنان را به قسمت بایگانی مدارک معرفی کنید تا در آنجا خودشان راحت باشند.

و اما کلام آخر؛ اگر روابط عمومی را میدانید، سواد روابط عمومی دارید و تحصیلات مرتبط هم نیز، اما علاقه ای به آن ندارید و انگیزه ای نیست، بهتر است جایگاه را خالی کنید تا علاقه مندان وارد بازار حرفه ای روابط عمومی شوند.

 

روز روابط عمومی را به علاقه مندان روابط عمومی تبریک میگویم 

 

مهدی جمشیدی

فعال اجتماعی | علاقه مند به روابط عمومی و رسانه



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
کم توجهی رسانه ها به حوزه نشر و کتاب

مهدی جمشیدی ضمن انتقاد از رسانه های برخط و جراید مکتوب کشور گفت؛ شیوه تعاملی نویسندگان و ناشرین با رسانه ها در ایران قوائد و اصول تعریف شده ای ندارد و حوزه نشر و کتاب برخلاف دیگر حوزه های خبری به نوعی محجور مانده است.

این پژوهشگر فرهنگی درخصوص انتشار اخبار حوزه کتاب گفت؛ با رصد رسانه ها متوجه شدم که بیشتر آنها فقط خبر انتشار یک کتاب را منتشر میکنند و آن هم بیشتر به خاطر خالی نبودن صفحه حوزه کتاب رسانه خودشان است.

این فعال رسانه ای با اشاره به ویژگی خبرنگار حوزه نشر و کتاب افزود؛ خبرنگار فعال در این حوزه می بایست در قدم اول علاقه مند به کتاب و مطالعه باشد و در قدم های بعدی با اصول خبرنویسی این حوزه آشنا و نیز با نویسندگان و ناشران ارتباط تنگاتنگ داشته باشد.

وی همچنین به چارچوب خبری حوزه نشر و کتاب اشاره کرد و گفت؛ همانند پروژه های سینمایی خبرنگار این حوزه می بایست از ابتدای "نگارش کتاب تا انتخاب ناشر، طراحی جلد، دریافت مجوز نشر، انتشار کتاب، رونمایی، پخش، نقد کتاب و نظر خوانندگان و همچنین فروش کتاب" را پوشش رسانه ای دهد و به تنظیم خبر هربخش تسلط و نیز اطلاعات کافی داشته باشد.

جمشیدی که پیش از این، ایده راه اندازی اولین "باغچه خبر" را در سه حوزه "فرهنگ ، هنر ، رسانه" طراحی و در باغ پرندگان تهران اجرایی کرده بود خطاب به متولیان فرهنگی گفت؛ پیشنهاد میکنم باغ کتاب تهران و یا دیگر متولیان این حوزه مکان ویژه را به نویسندگان، ناشران و خبرنگاران اختصاص دهند تا اهالی این حوزه بتوانند گفتگوهای خبری و رسانه ای و همچنین نشست های نقد را به طور تخصصی با مخاطبان و منتقدان برگزار نمایند.

جمشیدی که سردبیری سه نشریه اختصاصی را در کارنامه عملکرد فرهنگی و رسانه ای خود دارد گفت؛ توجه به ارزش زمان در انتشار اخبار حوزه کتاب ضرورت ندارد و به طور مثال اخبار این حوزه برخلاف خبر واریز یارانه، افتتاح پروژه و وقوع سیل هر زمان که منتشر شود با توجه به فراگیری مخاطبان و علاقه مندان به کتاب و همچنین ترویج فرهنگ مطالعه میتواند اثرگذار باشد و دبیران خبر با توجیه اینکه خبری در زمان و رسانه ای دیگر منتشر شده است نباید به این حوزه بی توجهی نمایند.

در پایان؛ نویسنده کتاب "سیر تا احمق" که در حال حاضر مشغول نگارش بخش پایانی این اثر است از مدیران مسئول خبرگزاریها، جراید و همچنین رسانه ملی درخواست کرد تا به حوزه کتاب و نشر توجه ویژه، غیرتجاری و سیاسی داشته باشند.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
سریال پایتخت پای تختی را لق نمی کند!

رسانه ها طوری سریال پایتخت 6 را نقد کرده اند، گویی که آخر زمان شده است!!!

عینک چرکین را از چشمانتان بردارید، نه اسلام در خطر است و نه انقلاب!

با دیدن سکانس پایانی، نه مردی مفسد میشود و نه زنی مفسده!

 

مهدی جمشیدی | فعال اجتماعی و رسانه ای

 

@jamshidi_mahdi58



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
سریال پایتخت نمایش یک زندگی معمولی

سریال محبوب پایتخت درحالی به پایان رسید که عده ای رفتارهای ناپسند نقش بازیگران را در بوق میکنند، تا حقیقت پشت نقاب این انتقاد واقعی پنهان شود.

فصل ششم سریال پایتخت در پانزده قسمت در نوروز 99 به پایان رسید، انتقادهایی به نحوه برخورد خانواده فریبا در رسانه ها منتشر شده است، افسوس نخورید و نگران نباشید، بهتاش رفتار خود با خانواده را در سریال از همین جامعه الگوبرداری کرده، اگر به اطراف خود بنگرید مشاهده میکنید که این چنین رفتارها چقدر فراگیر شده، ولی به سادگی از کنار آن ها میگذریم و فقط میگوییم که زمانه عوض شده است، اما وقتی در یک سریال، نمایش آن را میبینیم، گوش هایمان سرخ میشود و رگ غیرت انتقادمان باد می کند.

سریال پایتخت یک پروژه تلویزیونی نیست، محبوبیت آن پس از یک دهه به این خاطر است که ما شاهد نمایش یک زندگی معمولی مبتنی بر واقعیت روز جامعه خود هستیم، به همین دلیل است که با او انس میگیریم و میشود پرمخاطب ترین سریال نوروزی.

بله؛ محبوبیت پایتخت به خاطر معمولی بودن نقش های فیلمنامه است، دیالوگ ها و رفتارها بر اساس واقعیت روز است و عوامل سریال تلاش میکنند که به تصمیم گیران تلنگر بزنند تا واقعیت های جامعه در قاب تلویزیون منعکس شود، ولی صدافسوس که چشم ها نابینا و گوش ها ناشنواست، و فقط رفتارهای ناپسند نقش بازیگران را در بوق میکنیم، تا حقیقت در پشت نقاب این انتقاد واقعی پنهان شود.

و اما سخنی با محسن تنابنده (سرپرست نویسندگان) و سیروس مقدم (کارگردان)، به راهتان ادامه دهید و نگذارید سریال شما هم معمولی شود!!!  

 

مهدی جمشیدی



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
لزوم برخورد دستگاه قضا با عروسک گردان ها!

یک فعال اجتماعی و رسانه ای گفت؛ وقت آن رسیده است که دستگاه قضا با عروسک گردان ها برخورد جدی کند و نتیجه آن را به استحضار عموم برساند.


مهدی جمشیدی با اشاره به تصمیم جدی دستگاه قضا در برخورد با مفسدان اقتصادی گفت؛ برخورد با هر جرمی و در هر سطحی که صورت می پذیرد یک خواسته عمومی است و نباید رسیدگی قضایی با محاکمه یک شخص و یا چند شریک جرم به پایان برسد.


وی اشاره ای به عروسک گردان های مفسدان اقتصادی کرد و افزود؛ متهم ردیف اول هر جرم به خصوص در موضوع اقتصادی به تنهایی نمیتواند جرم کلان را سازماندهی کند و به طور یقین توسط عده ای ذی نفوذ هدایت و پشتیبانی می شوند که ضرورت دارد دستگاه قضا به اصطلاح عروسک گردانان مفسد اقتصادی را شناسایی و علیه آنان اعلام جرم کند.


جمشیدی با اشاره به اصطلاح عروسک گردان ها گفت؛ اینکه عده ای تحت پوشش ناشناس و با استفاده از رانت های دولتی و حکومتی از یک یا چند مفسد اقتصادی حمایت می کنند و سالیان دراز شناسایی آنان طول خواهد کشید و با یک رد صلاحیت تمام میشود! منطقی نیست و در گام دوم انقلاب محاکمه آنان نیز باید به یک خواست عمومی تبدیل شود.  


این فعال رسانه ای در پایان با اشاره به رضایت عمومی از اقدامات اخیر قوه قضاییه گفت؛ محاکمه متهمان ردیف اول و ... خوب است اما کافی نیست و باید افراد پشت پرده مفسدان اقتصادی نیز شناسایی، محاکمه و معرفی شوند.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
جنگ داخلی 33 ساله در ایران!

سلام

پیشاپیش از اینکه مطالعه این مطلب در زمان تحکیم بنیان خانواده و یا سازندگی کشورمان وقت شما را میگیرد عذرخواهی میکنم.


میخواهم از بهمن 57 شروع کنم، ولی نه، بزارید یه اشاره کوچیک هم به قبل از اون بکنم، شاه و تمام خدمتگذاران به اون و همچنین وکلای مردم در مجلس، هرکدام یک ایرانی بودن!

خب در بهمن 57، انقلاب اسلامی پیروز شد اما نه، تازه جنگ داخلی شروع شد، ایرانی ها به چند گروه تقسیم شدن و رو در روی هم و با هم جنگیدند، مردم یکصدا و با رای قاطع یک ایرانی را به عنوان رییس جمهور انتخاب کردند و مدتی نگذشت که در جنگ داخلی مردم با مردم، او با لباس زنانه فرار کرد، اما همچنان گروه های حزبی و دنباله روهای آنها با یکدیگر ستیز کردند تا اینکه در شهریور سال 59، حمله صدام و هم پیمانانش به ایران آغاز شد، فرصتی تکرار نشدنی و آینده ساز برای ایران!

بله، دیگر جنگ 2 ساله داخلی موقت تمام شد و مردم در کنار یکدیگر به مقابله با دشمن پرداختند و 8 سال دفاع کردند، دفاع!!!

"پیشرفتی که هم اکنون داریم محصول همین 8 سال دفاع است"

با پایان یافتن دوران 8 ساله دفاع! در سال 67، باز جنگ داخلی شروع شد!

رییس جمهور انتخاب شد و عده ای او را آیت الله نامیدند، عده ای حجت الاسلام، برخی رفسنجانی و بعضی ها هاشمی!

جنگ داخلی چنان همه گیر بود که هر ثروتی را که مردم در کشور میدیدند عنوان میکردند، یا متعلق به یاسر است یا فایزه یا ...(جهل و نادانی)

8سال دیگر از جنگ داخلی تمام شد که پرچم شعار "سلام بر 3 سید حسینی؛ خمینی و خامنه ای، خاتمی" در کشور برافراشته شد!

اینبار هم عده ای از مردم ایران یک فرد ایرانی را رییس جمهور کردند و عده ای دیگر هم جنگ مقابل با آنها را آغاز!

جنگ داخلی 8 سال دیگر طول کشید تا مردی از جنس مردم به پاخواست، و گفت؛ ای مردم آیا میدانید ثروت بی پایان کشور توسط یاغی ها و دولتمردان گذشته شما به یغما رفته است؟!!!

عده ای به پا خواستند تا اینبار مردی از جنس خودشان را انتخاب کنند و این هم شد، اما جنگ داخلی تمام نشد، آنقدر جنگ بالا گرفت تا مردی از جنس مردم هم از صحنه خارج شد و هم ممنوع التصویر!!!

سرگذشتی تلخ برای رییس جمهور مانند گذشتگان!

این بار هم شرایط سختی در پایان جنگ داخلی بود، خیلی ها دست به دعا شدند که دولت مهرورزی همانند دولت های گذشته بدون تلفات انسانی به پایان برسد و این هم شد!

اما تازه آغاز جنگ داخلی دیگر بود؛ عده ای ایرانی به پیام تکرار یک ایرانی لبیک گفتند و جنگ داخلی جدید شروع شد و هنوز هم ادامه دارد...

و اما بعد؛

در این جنگ داخلی 33 ساله؛ دو جریان سیاسی کشور هرکدام با چهره انقلابی و یا نقاب انقلابی با یکدیگر ستیز کردند و مردم هم آنها را همراهی...

اوج خطرناک این جنگ داخلی از تولد شبکه های اجتماعی در ایران شروع شد.

*در این جنگ طاقت فرسا؛ سلاح طرفین تهمت بود و تخریب، چنان یکدیگر را تخریب میکنند که دیگر نیازی به دشمنان خارجی نیست...

هر کدام منتظرند از گروه مقابل اشتباهی سر بزند تا بتوانند حمله خود را آغاز کنند... اما نه با برچسب دشمن، بلکه با پرچم دوست و شعار انتقاد!!!

*کلام آخر با مردم؛

*مردم در این جنگ همیشه منتظر فرهنگسازی بودند و فرار از فرهنگ پذیری!

*مردم با شور انتخاب کردند و در خارج از گود فقط نظاره گر شدند!

*مردم خود با خود دشمنی کردند و از دشمن خارجی گلایه مند شدند!

*مردم در راهپیمایی ها فقط مشت محکم بر دهان دشمنان زدند!

*عده ای از همین مردم احتکار کردند، کم فروشی کردند، رشوه دادند، رشوه گرفتند، اختلاس کردند، تهمت زدند، تخریب کردند اما با شعار مرگ بر دشمنان منتظر منجی هستند!

*مردم یکصدا میگویند این انقلاب برای ما چه کرده است و کسی نمیگوید من برای انقلاب چه کرده ام!

*هیچ کس هم جرات ندارد بگوید مردم چه نقشی دارند و فقط مسوولین باید پاسخگو باشند، مسوولینی که از همین مردم هستند!

*حال میدانید چرا 33 سال؛ چون در 41 سال گذشته، 8 سال دفاع کردیم و 33 سال جنگ داخلی!

*خودمان را گول نزنیم؛ برای برون رفت از تمام مشکلات، و قرار گرفتن در بین 20 کشور برتر جهان؛ باید از خودمان شروع کنیم، کنار هم متحد در برابر دشمنان انقلاب ایستادگی کنیم و به جنگ داخلی 33 ساله پایان دهیم.


مهدی جمشیدی | فعال اجتماعی و رسانه ای



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
ضرورت شکل گیری گردان جنگ رسانه ای

یک فعال رسانه ای با اعلام اینکه «جبهه انتقام سخت» محدود به زمان، مکان و جنگ نظامی نیست گفت؛ ضرورت دارد به قید فوریت «گردان جنگ رسانه ای» در کشور شکل بگیرد.

 

مهدی جمشیدی، به عنوان یک فعال رسانه ای گفت؛ جبهه انتقام سخت محدود به زمان، مکان و جنگ نظامی نیست و ضرورت دارد تا مدیران مسئول رسانه های کشور نسبت به تشکیل «گردان جنگ رسانه ای» پیش قدم شوند.

جمشیدی ضمن هشدار به اصحاب رسانه و تصمیم گیران کشور گفت؛ پیش بینی می شود در آینده نزدیک، جنگ و هجوم رسانه ای دشمنان نظام علیه ایران آغاز شود که باید همگان به این مهم توجه نمایند.

وی کلید واژه مهم جنگ رسانه ای غرب را اختلاف افکنی و شبهه پراکنی عنوان کرد و افزود؛ شهادت سردار سلیمانی آغاز یک جنبش و نهضت است و رسانه ها باید پیش قراول آگاهی بخشی مردم در این نهضت باشند.

جمشیدی همچنین در خصوص فراگیر بودن جبهه انتقام سخت گفت؛ نباید فقط منتظر یک حمله نظامی باشیم زیرا در این جبهه؛ جنگ اقتصادی، فرهنگی، تاریخی، مذهبی، قومی و همچنین رسانه ای متصور است.

این فعال اجتماعی و رسانه ای در خصوص تغییر تصویر پروفایل کاربران فضای مجازی با تصویر سردار سلیمانی، هشتک گذاری، نام گذاری معابر و دیگر اقدامات گفت؛ این موارد قابل تحسین است ولی کافی نیست، همگان باید ضمن هوشیاری و دانایی، تلاش نمایند تا با همدلی و اتحاد بیشتر در این جبهه تحت عنوان انتقام سخت پیروز گردند.

مدیر مسئول تهران رسانه در پایان با اشاره به اینکه امروز هر ایرانی یک رسانه فردی محسوب میشود پیشنهاد داد؛ مدیران مسئول خبرگزاری ها، پایگاههای خبری، جراید مکتوب و رسانه ملی نسبت به تشکیل «گردان جنگ رسانه ای» در مقابل هجوم رسانه ای غرب در کوتاهترین زمان اقدام نمایند و بصورت هفتگی جلسات مشترک تشکیل تا راهبردهای بنیادین رسانه ای تدوین گردد.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
شهید قاسم سلیمانی زنده شد!

مهدی جمشیدی با اشاره به آیه مبارکه سوره آل عمران گفت؛ اقدام مجرمانه آمریکا در به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی محکوم است، اما آنها نام و نهضت او را در جهان زنده کردند.

جمشیدی با انتشار پیام تسلیت به ملت ایران به مناسبت شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی گفت؛ اینکه میگویند حاج قاسم سلیمانی شهید شد در مقام فرش صادق است و بی شک او به همراه همرزمانش در جایگاه و منزلت عرشیان زنده است و بزودی نهضت او به جهانیان ثابت خواهد شد.

پیام تسلیت تهران رسانه؛

روح شهید سپهبد «قاسم سلیمانی» ملکوتی شد

مدیر مسئول تهران رسانه ضمن تسلیت شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی گفت؛ بی شک مشیت الهی، شهادت سردار رشید اسلام در این برهه از زمان را رقم زده است و خون آن شهید و همراهانش برکات الهی را برای ملت ایران نازل خواهد کرد.

به گزارش تهران رسانه ؛ مهدی جمشیدی با انتشار پیامی؛ شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی را به پیشگاه امام عصر(عج)، مقام معظم رهبری و مردم میهن دوست ایران تسلیت گفت.

بی تردید شهادت، حیات جاودان و پایداری است که خداوند متعال برای بندگان خاص خویش وعده فرموده است و بی شک مشیت الهی برآن بوده است که در این تاریخ و زمان خاص شهادت آن بزرگوار و همراهانش رقم بخورد.

اینجانب به نمایندگی از همکاران خودم در تهران رسانه؛ شهادت این پاسدار دلاور و تربیت یافته مکتب انقلاب اسلامی را به محضر حضرت ولی عصر(عج)، فرمانده معظم کل قوا، نیروهای سلحشور نظامی و انتظامی بویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عموم ملت ایران خصوصاً مردم عزیز استان تهران، تبریک و تسلیت گفته، برای آن مجاهد شهید، علو درجات و برای خانواده محترم و معزز، شکیبایی و اجر الهی مسئلت دارم.



نظر دهید ()
نویسنده : مهدی جمشیدی
   1   2   3   4   5   >>   >
لیست یادداشتها

در آینده زندگی کن!
فقط یه راه هست که در مسیر قرار بگیری!
فقط یه راه هست که دانا بشی!
فقط یه راه هست که احمق نباشی!
با هیچ کس راز مگوی
[عناوین آرشیوشده]