اگر فاصله طلوع تا غروب یک روز است و اگر فاصله زندگی تا مرگ یک عمر است. بگو ای مهربان فاصله طلوع تا طلوع چقدر؟
آنها که در هنگام سختی و یا در فصل خوشیها از هدفهایشان چشم میپوشند میتوانند دروغهای خود را بشناسند و مقدار خلوص و صداقت خود را اندازه بگیرند. *
کسانی که در کنار شهداء، خدا را از خون رگها و نفس سینه هایشان ضروری تر احساس کرده و شمشیر برداشته و روزگاری اهل جهاد و مجاهدت بوده اند، به همین خاطر از خون و جان خود گذشته بودند, چگونه میتوانند با طلوع شکست در برههای و یا شکنجه و خون و حتی مرگ، از راه برگردند و دوباره به ابتذال زندگی و تلاوت تکرار گردن نهند و هدف های خود را فراموش کنند و پیمان های خود را بگسلند؟ آنها که تنگی دنیا و قدرت بالهای خود را باور کردهاند مگر میتوانند از خاک نکَنند و پرواز را تجربه نکُنند؟
ما هنگامیکه قدر و اندازه خود و عظمت استعدادهای خود را مییابیم و به ارزش خود پی میبریم، وجود عظیمی را احساس میکنیم که محدود و محکوم نیست و زیبا و مهربان است. بنابراین به معبودهای محکوم و محدود که از من میگیرند و به من نمیدهند دل نمیبندیم و به مردهها و میرندهها پایبند نمیشویم. حیات انسانی در زندگی و انتخاب ماست، کسی که حی قیوم و جمیل مهربان را خواسته، به او تسلیم شده حی است و زنده؛ حتی اگر پاره پاره باشد. چرا که انسان به شهادت استعدادهایش ادامه دارد و در ادامه با انتخابهایش هماهنگ است.
* زمانیکه در اوج عزت و یا حضیض ذلت در دوره زندگی قرار میگیرند.
پس اینهائی که لباس خون پوشیده تمام شده نپندارید که اینها شروع کردهاند و از مرده و میرندهها چشم پوشیدند. چون بتهای انسان یا مثل ثروت و درهم و دینار مرده است و یا همچون طاغوتها و لعبتها، میرنده است.
انسان میتواند تجارت کند و کمهای خویش را زیاد بنماید و چه مشتری بهتر از خدا که میتواند بدهد و حتی دیوار مرگ جلوگیر او نیست. ان ا... اشتری من المؤمنین. خدا خریدار است و اگر با او کنار نیاید و معامله نکند، با چه کسی میتواند تجارت کند که چنین بهرهمند شود؟ فلیقاتل فی سبیل ا... الذین یشرون الحیوه الدنیا. باید زندگی محدودش را با زندگی عظیمتری که استعدادهایشان از آن حکایت دارند، معامله کند و تجارت نماید. این آیه مربوط به حیات انسان بود و امّا حب نفس او اینگونه تبدیل شده و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات ا... گروهی هستند که خودشان را در طلب خواستهها و رضای خدا فروختند و به این تجارت روی آوردند تا وجود محدود و محکوم آنها به وسعتی برسد و دیوارها را بریزد.
عشق به دنیا، عشق به خویش به زندگی و حیاه از موانع بزرگ جهادها و درگیریهاست، و مانع سوم عشق، جلوههای دنیا و جاذبههای آن است که نباید آن را با عشق به حیات دنیا و زندگی دنیا، اشتباه کرد.
زندگی دنیا یعنی زندگی پایینتر در برابر زندگی دیگر و یومالاخر است، اما جاذبهها و جلوههای دنیا، همین لذتها و ثروتهایی است که انسان را به خویش میخوانند و زندگی او را مصرف مینمایند. در آیه 38 سوره توبه به عشق حیات و زندگی اشاره دارد که تمام ایمان آوردهها را صدا میزند. چه شده هنگامیکه شما را به جهاد در راه خدا میخوانند به سمت زندگی دنیا و زمین سنگینی میکنید و زمینگیر میشوید؟ ارضیتم بالحیوه الدنیا و در آیه 24 همین سوره اشاره دارد: که پدران شما و فرزندان شما و برادران شما و همسران شما و قبیله شما و ثروتهائی که آن را بدست آوردهاید و تجارتی که از کسادی آن میترسید و خانههائی که آن را میپسندید اگر این بتها و جلوهها در نظر شما محبوبتر از خدا و کوشش در راه اوست پس درنگ کنید و قدم برندارید تا آنکه خدا امر خودش را تحقق بدهد و کارش را به انجام برساند. خدا فاسقها را به جایی نمیرساند و هدایت نمیکند.
با توجه در این دو آیه میتوان تفاوت دنیا و حیات دنیا را شناخت و با این توضیح میتوان برای درمان این مانع کار کرده و برای آزادی از جلوههای دنیا و رسیدن به زهد، از شناختهای گوناگونی بهرهمند شد.
شناخت عظمت انسان، وسعت هستی، عظمت ا... و دستیابی به این عشق بزرگتر،درد و رنج و تحول دنیا، مرگ و زندگی دیگر.
شناخت حقارت دنیا و تجارت با آن اینها وسائلی است که انسان را از دنیا آزاد و در آن زاهد میسازد. تا آنجا که از آمدن آن مغرور و از رفتن آن رنجور و مأیوس نمیشود که در این آیه بیان شده لکیلا تا سوا علی ما فاتکم و لاتفر حوا بما اتیکم. زهد در این نیست که دنیا از دست تو بیرون برود در حالیکه ریشههایش در قلب تو جا گرفته است. چه بسا کسی دستهایش خالی و سینهاش سرشار از محبت دنیا باشد. و نیز کسی دستهایش مشغول و سرشار ولی دلش فارغ از محبت، و در انتظار دستور مصرف و در جستجوی مورد مناسب باشد. زهد در این حقیقت خلاصه میشود که آمد و رفت دنیا دل تو را نلرزاند و در تو موجی ایجاد نکند. چون تو فهمیدهای که دنیا رقمی نیست که جمع و تفریقش تو را زیاد و کم بنماید. و دنیا در مرتبه تو نیست که در تو اثر بگذارد.
کسی که ارزش خود را باور کرد دیگر فریب دنیا را نمیخورد. خود ما که تا دیروز بخاطر توپها و عروسکها پوست یکدیگر را میکندیم امروز که ارزش بیشتر خود را باور کردهایم به دیروزمان میخندیم و اگر فرزندمان عروسکهایش را بخواهد نمایش بدهد و ما را مشغول کند با سختی تحمل میکنیم و سرسری میگذریم.
ما بچّههای دنیا، مادام که همین اندازه میدانیم و وسعت هستی و قلمرو حرکت خودمان را تخمین نزدهایم، در اینجا مغرور میشویم. امّا همین که وسعتهای بیحساب و عوالم گسترده را شناختیم بر حقارت خویش شرمنده میشویم و سر به زیر میمانیم.
ولی برای آنان که فرزند راه هستند و به دنبال دوست، و در فکر مقصد، دردها و رنجها و تحولها، خود علامت بیداری است و عامل حرکت و باعث قرب، برای آنها رنجها نعمت است که بر آن شاکر هستند. نه رنجی که از آن جزع داشته باشند و عقده بگیرند و در نهایت بر آن صبر کنند که با این دید شکر در دل تو خیمه میزند.
ما بگونهای زندگی کردهایم که مرگ خط زندگی ما را قطع میکند و آرزوها و بتها و کارهای ما را درهم میریزد؛ در حالیکه مرگ ادامه زندگی است و کسی که این طور زندگی کرده از مرگ نمیترسد و با مرگ انس میگیرد و با این شناخت از مرگ و با این تلقی از معاد نه علم به معاد که عشق به معاد در دل جای میگیرد و قرار تو را میستاند و آرامت را میبرد.
به موسی(ع) خطاب میشود که میدانی چرا من تو را انتخاب کردم و تو کلیم من شدی؟ چون چهرهای و دلی خاشع و شکستهتر از تو ندیدم. آنجا که دلها و چهرهها را زیر و رو کردم تو را انتخاب نمودم.
در این روایت سر این مقام را برای موسی توضیح میدهند که آنچه تو را به این مقام رساند این ذلت باطنی و انکسار قلبی توست، با این انکسار و ذلت در کنار کلام حق، تو به غرور نمیرسی و سرکشی نمیکنی که در دعای مکارم آمده تو در ظاهر به من عزتی و عظمتی مبخش مگر آنکه به من ذلتی باطنی در ترد خودم ایجاد کنی که به اندازه آن عزت باشد و تعادل مرا تأمین نماید.
آنجا که حساب ما صفر شد و فهمیدیم که هیچ نداریم آن وقت بر ما میریزند و حساب ما را سرشار میکنند و ما اینگونه با خضوع و انکسار صعود میکنیم. در حقیقت روح طاعت همین انکسار و ذلت است. آنجا که با اطاعت مغرور بشوی محرومت میکنند و آنجا که در گناه، دل شکسته و شرمندهشوی و ذلیل و منکسر سر در گریبان کنی به تو میبخشند و پاداش برایت میگذارند. گناهی که تو را دل زده و خسته کند، بهتر از اطاعتی است که خوشحال و مغرور نماید.
آنها که تدبر و تفکری دارند و خود حرکتی دارند آیهها بر آنها نورها میپاشد و اینها از آیهها برداشتهای بزرگتری خواهند داشت. کسانی که با تفکر به علم و شناختی رسیدهاند قرآن برای آنها گسترش بیشتری دارد. که کتاب فصلت آیاته عربیا لقوم یعلمون-فصلت آیه 2
با این تفکر و تدبر در قرآن بود که آیههای کوتاه درسهای بلندی از روش تربیتی و راه سازندگی و حتی اصلاح جامعه را به ما نشان میدهند. و حتی افراد که میشد با آنها کار کرد و با آنها را ساخت معرفی و تصویر میشدند، اینکه چگونه میتوان، این شخصیتهای بیدار را جمعآوری کرد و تبدیل به قدرت حزب ا... به بنیان مرصوص کرد.
قرآن نشان میدهد که چگونه شخصیتهای را بیدار و با چه رشتهای شخصیتهای پراکنده را جمع کنیم و با چه ریسمانی آنها را ببندیم که باز نشوند؛ و نشان میدهد که این رشته قومیت و آب و خاک و هدفهای کوتاه راکد نمیتواند باشد، بلکه فقط رشته خدا میتواند این پراکنده را جمع کند. حبل ا.. میتواند آنها را ببندد و حبل اله با آیه دیگر توضیح مییابد که از دو قسمت عشق به حق و کفر به طاغوت بافته شده است. (و مَن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی و للانفصام لها) واین رشته، رشته ایست که هیچ کس نمیتواند آن را باز و چوبها را پراکنده کند. این رشته یا هست و یا نیست. هنگامیکه باشد نمیتوان بازش کرد(للانفصام لها) و هنگامیکه نیست. نمیتوان کاری کرد.(سوره انفال آیه 62 توجه شود.)
با این تدبرها و تفکرهاست که روح قرآن و روح داستانها به دست میآید و انسان مییابد که نیروی عشق به حق چه نیروی بزرگی است که هم جلوی غریزه میایستد در (یوسف) و هم مقابل عشق فرزند در(ابراهیم) و هم روبروی عشق به آب و خاک و ثروت مال و عشق به نفس میایستد؛ باز هم در ابراهیم و در سحر جادوگران و در مومن آل فرعون، اصحاب کهف و در تمام انبیاء و پیامبرانی که در تاریخ در برابر طاغوتها ایستادند و سنتها را شکستند و بارهای سنگینی را متحمل شدند و زنجیرهای گران را باز کردند.(توجه شود به اعراف 7)
همین عشق به حق به اضافه آزادی از غیر حق(زهد) توحید عمیق و نیرومندی میسازد که شرکها را میشکند و سیصد نفر آواره با چند شمشیر و چند اسب در برابر گردهای عرب و بزرگان قریش میایستد و آنها را میشکند اما با ده هزار نفر از جلوی 4 هزار عرب آماده در جنگ هوازن میگریزند چرا؟ چون در این روز عجبها و خودخواهیها جلو آمده بودند و توحید رفته بود. سوره توبه 24.
با این تدبرهاست که انسان از آیهها سطحی نمیگذرد بلکه به عمق و ژرفای آیهها روی میآورد و نتیجهها بدست میآورد و این است که آیهها از ما هم ابراهیمی میسازد و مؤمن آل فرعون و جادوگران سرکشی. از حرکت عصای موسی به قدرت عظیم خدای او پی میبریم و با مقایسه این عظمت و عزت و با عزت فرعون از او میگریزیم و نه اینکه بگریزیم بلکه رویارویش میایستیم و به مبارزه با او کمر میبندیم.
تا در این دنیا هستی باید با رنج و کدح حرکت کنی و با صبر و صلابت و استقامت را بیفتی و با حلم و دقت و شهود کارها را دنبال نمایی و یک لحظه آرام نگیری که آرامش تو، مرگ تو و عروسی دشمن توست. علی (ع) این مرد راه، این بیدار پا در رکاب این حلیم صبور میفرماید: روزهای انگشت شمار کمی صبر کردند و آرامش و راحتی طولانی و بلندی را به دست آوردند.
سالک مبارز راه خدا، در این دنیا آسودگی ندارد، چون او و راحتی او با شهادت و یا مرگ او از راه میرسد که باز علی(ع) این خون خدا در میان محراب خون و در هنگام نماز عشق، فریاد زد که به خداوند کعبه رستگار شدم.
نباشیم از آنهایی که دستهای پر دیگران آنها را از رسول و قائدشان دلگیر کرده باشد و شترهای بیحساب به خاطر تألیف قلب تازه مسلمانها، باعث کفر انصار گشته باشد. پس از فتح مکه که رسول بیشتر از ابر بارید و بخشید وسوسهها میان انصار، راه افتاد که رسول(ص) خویشانش را دید و از شما دست کشید. زمزمهها بالا رفت و به رسول(ص) رسید. این حرف را رسول(ص) از زبان سعد شنید. از او پرسید چه کسی میگوید؟ سعد جواب داد قوم من. رسول(ص) پرسید آیا تو بر حرف قوم خودت هستی؟ و او جواب داد آری. رسول(ص) از آنها خواست که شب را در جایی جمع شوند و جز انصار کسی در میان آنها نباشد. آنگاه در میانشان آمد از آنها گفت و از گذشتههای رنجشان و درگیریهای کورشان، و کفرهای تاریکشان و از نعمت وحی، وحدت اسلامی، نور ایمان... سپس گفت شما هم میتوانید بگویید که تو آواره بودی پناهت دادیم، تنها بودی همراهت شدیم. در غربت تو امین تو بودیم و در ذلت تو به دنبال غربت تو ماندیم و گفت تا آنجا که گری? انصار برخواست و نالیدند. بیشتر از ابرها باریدند و از رسول(ص) عذر خواستند. رسول(ص) به گلایه گفت از اینکه من به اینها بخشیدم متزلزل نشوید. آیا نمیخواهید اینها را با شترها و ثروتها بگذارم و خودم در میان شما باشم؟؟ و این حرف تمام مجلس بود و خشنودی انصار. ولی حضرت امام باقر(ع) میفرماید از آن روز نور انصار رفت. خدا نور آنها را برد. چون هنگامی که چشمها به بارهای شتر و گوشها به وسوسهها سپرده شد ناچار دلها تاریک میشوند و نورها میروند.
نباشیم از آنها که پس از آن همه رنج و دودی که بر چشم گرفتیم در لحظههای امتحان نور دلمان را هم بدهیم و در مسابق? چپاول بشکنیم و برای گرفتن بارهای شتر و امکانات بیشتر و مواضع بالاتر برنامهریزی کنیم و چشم دشمن را روشن نماییم و کمر دوست را بشکنیم و آنگاه در زیر بارش هجوم دشمن منتظر به هنگام مسابقه ثروت در خون خود فرو برویم و عبرتی برای دیگران در تاریخ باشیم.
راستی که نفس آخر را باید درست کشید و جرع? آخر را باید مستانه نوشید و دامن کشان رفت و از خاشاک دنیا چیزی به خود نگرفت و از بازیچه های آن بار خود را سنگین نکرد.
خیلی سخت است که یک عمر تجارت کنی و آخر سر تمامش را بسوزانی؛ یک عمر بسازی و با دست خود ویرانهاش سازی.
درود بر آن که الله سرپرست، رسول(ص) چراغ و علی(ع) جلودارشان باشد و درود بر آنان که این راه را با سر رفته اند.
والعاقبه للمتقین
گردآوری: عبدالکریم پورکیان، محقق و نویسنده
دبیر شورایاری محله طرشت از تشکیل کمیته خیرین در محله طرشت خبر داد و گفت: به زودی این کمیته با حضور مسوولین و خیرین محله تشکیل خواهد شد.
مهدی جمشیدی دبیر شورایاری محله طرشت در این باره افزود: محله طرشت از محله های صاحب نام و قدمت دار تهران می باشد که در ضلع جنوب غربی منطقه 2 واقع گردیده است و با توجه به بافت سنتی و مذهبی این محله و وجود افراد و خانواده های بی بضاعت و همچنین فعالیت برخی از خیرین در محله، باعث گردید که تشکیل کمیته خیرین محله طرشت در دستور کار این شورا قرار گیرد.
جمشیدی گفت: از ابتدای فعالیت دوره سوم شورایاری محله طرشت که از سال 87 آغاز گردید، حدود 40 خانواده نیازمند شناسائی گردیده که همه ساله توسط شورایاری و شهرداری، به این افراد کمک های نقدی و غیر نقدی اعطا شده است.
وی در خصوص اعضاء این کمیته اظهار داشت؛ اعضاء ثابت کمیته خیرین محله طرشت متشکل از: دبیر شورایاری محله، شهردار ناحیه، مدیر محله، یک نفر نماینده از مدارس دولتی محله، یک نفر نماینده از بسیج، یک نفر نماینده از کمیته امداد منطقه 2 و یک نفر نماینده از خیرین محله خواهد بود و اعضاء متغیر آن را، اعضاء شورایاری محله، خیرین محله، مسوولین هیأت های مذهبی محله تشکیل خواهند داد.
دبیر شورایاری محله طرشت در پایان افزود؛ انشاء اله پس از پایان ماه مبارک رمضان، این کمیته تشکیل و هریک از جلسات آن با محوریت یکی از مساجد محله برگزار خواهد شد.
دبیر شورایاری محله طرشت گفت: ضیافت افطاری نیازمندان محله طرشت با حضور جمعی از دبیران شورایاری منطقه 2 و مسئولان محله طرشت برگزار شد .
مهدی جمشیدی دبیر شورایاری محله طرشت اظهار داشت: برگزاری مراسم افطاری ایتام و نیازمندان با مشارکت شورایاری و مدیریت محله طرشت، هیئت مذهبی صاحب الزمان(عج) محله طرشت، و جمعی از خیرین ، روز پنجشنبه در حسینیه فاطمیون غرب تهران برگزار شد.
جمشیدی خاطر نشان کرد: این مراسم با حضور 110 نفر از ایتام و نیازمندان محله طرشت، جمعی از دبیران شورایاری منطقه 2، جمعی از مدیران محله های منطقه 2، مسوولین خانه های 14 گانه مدیریت محله طرشت و جمعی از اهالی محله طرشت برگزار گردید.
دبیر شورایاری محله طرشت ضمن انتقاد از عدم حضور مدیران شهرداری منطقه 2 به خصوص ناحیه 5 بیان داشت: از ابتدای فعالیت دوره سوم شورایاری محله طرشت، همه ساله در ماه مبارک رمضان، ضیافت افطاری برای نیازمندان و ایتام محله برگزار می گردد ، که امسال بر خلاف سالهای گذشته، از دبیران شورایاری و مدیران محله های منطقه 2 هم دعوت بعمل آمد.
جمشیدی در پایان افزود؛ تا کنون حدود 40 خانواده از نیازمندان و افراد بی بضاعت محله را شناسایی نمودیم و در تلاش هستیم تا کلیه خانواده های بی بضاغت محله طرشت را شناسائی نمایم تا با مشارکت شورایاری و خیرین محله بتوانیم در ایام و مناسبت های مختلف به نوعی یاری رسان این عزیزان باشیم.
مهدی جمشیدی مدیر ارتباطات و روابط عمومی این مجموعه عروسکی_انیمیشنی که برای مخاطبان گروه سنی کودکان در حال تولید است گفت: در این سریال که به صورت تلفیق بازی عروسک و محیط انیمیشن ساخته شده است، عروسک ها با بازی انواع حیوانات به ایفاء نقش می پردازند و در جنگل انیمیشنی، شاهد اتفاقات و داستان های جذابی برای کودکان خواهیم بود.
به گفته وی: ساخت چنین مجموعه ای با این متریال برای اولین بار در ایران اتفاق افتاده است که تهیه کنندگی آن را امیر پورکیان و کارگردانی را محمد علی وهاج به عهده دارد.
بنابر این گزارش؛ پس از دریافت پروانه نمایش، پخش قسمت های اول و دوم آن در نیمه اول مردادماه در سراسر کشور آغاز می گردد و در حال حاضر، مقدمات جذب اسپانسر تبلیغاتی با رویکرد کودک و نوجوان در دست اقدام است.
شاید اکثر ما ساکنین محله، طرشت قدیم را به یاد داشته باشیم، باغات میوه، خانه های قدیمی، همسایگان صمیمی، نان سنگک و خراسانی و سرشیر و ماست محلی، اما امروزه از آن دوره فقط نان تازه باقی مانده است و با ساخت آپارتمانها، جمعیت محدوده طرشت جدید افزایش یافته و در مقابل آن تا 5 سال قبل، امکانات رفاهی برای ساکنین در نظر گرفته نشده بود و این محله به نوعی نیازمند نگاهی نو بود که با آغاز فعالیت دوره سوم شورایاری محله و همچنین توجه ویژه مسوولین و مشارکت اهالی، طرشت جدید به محله ای تبدیل شد که همه امکانات رفاهی، ورزشی و تفریحی در محله احداث گردید و با ساخت بوستان ها و فضاهای سبز، سرانه امکانات رفاهی طرشت افزایش یافت.
3 مسجد، 6 بوستان محلی، 3 مجموعه ورزشی، 1 کتابخانه عمومی، سرای محله طرشت، مجموعه دینی و مذهبی بقعه شیخ عبداله طرشتی و بیش از 15 هیئت مذهبی از جمله امکاناتی می باشد که اهالی محله می توانند از خدمات آن بهره مند گردند.
و اما آنچه طرشت امروز به آن نیاز دارد و می بایست مورد توجه ویژه قرار گیرد، حفظ هویت فرهنگی و سنتی محله و همچنین باغهای قدیمی آن است که هر روز شاهد از بین رفتن و خشک شدن درختان آن می باشیم که با مصوبه شورای شهر تهران و توجه ویژه شهرداری و سازمان میراث فرهنگی می توان محله طرشت را به باغ موزه طبیعی تهران تبدیل نمود که با مدیریت جهادی می توان به این مهم دست یافت.
مهدی جمشیدی، شورایار منطقه دو گفت: در ادامه بازدیدهای هفتگی رئیس شورای شهر تهران، احمد مسجد جامعی این هفته میهمان منطقه دو است.
وی افزود: از محلههای جنوبی منطقه دو شامل محلههای طرشت، تیموری، زنجان و همایونشهر و برق آلستوم بازدید خواهد شد.
وی در ادامه بیان داشت: در این بازدید از مرکز توانبخشی فرخنده، پایانه جانبازان که قرار است به موزه اتوبوسهای قدیمی تبدیل شود و بقعه شیخ عبدالله طرشتی و مراکز قدیمی مانند گرمابهها و اصناف قدیمی بازدید به عمل میآید.
آوای زمین من (کنسرت گروه آوازی تهران) به رهبری میلاد عمرانلـو مورخ 21و22و23 خرداد ماه سال 1393 در سالن رودکی برگزار می شود.
در این برنامه آتنا مستعان اشتیاقی به عنوان تکنواز ویولنسل، گروه آوازی تهران و میلاد عمرانلو را همراهی میکند.
لازم به ذکر است علاقه مندان می بایست نسخه چاپی بلیت های خود را هنگام ورود به سالن همراه داشته باشند.
شماره تماس جهت کسب اطلاعات بیشتر و تهیه بلیت
09368594876 و 22204119
پدرام طهماسبیان 09354272120
نمایندگان فروش
سی گذر 09368594876
آموزشگاه تنـال 88911124
دلپخش 22204119
دارینوش 22000400
کافه کهن 88592771
پرشیا 83880
پاز 22587846
آموزشگاه نوای امین 88801236و 09383229379
دنیا 22747616
سورنا 44697905
ماهیت پول کثیف است و به خاطر آن از صدر اسلام تاکنون، جنایت ها و نسل کشی های زیادی صورت گرفته است.
اما کسب روزی حلال، استفاده صحیح و درست از پول، انفاق، پرداخت خمس و زکات مال، دوری جستن از ربا، میانه روی در مصرف، کنترل خرج در مقابل دخل و دیگر عوامل می تواند به انسان کمک کند که از پول و ثروت بهترین بهره را در زندگی خود ببرد و خوش زندگی نماید.
شنیده ایم که پیامبر اسلام (ص) از ثروت حضرت خدیجه برای ترویج دین و مذهب شیعه استفاده نمود که این یک پیام برای ما می باشد که پول می تواند برایمان موفقیت کسب نماید. اما نه به تنهایی، دیده ایم که چه ثروت مندانی در تاریخ بوده اند که با گذشت زمان ثروت خود را از دست داده اند و فقیر گشته اند.
و اما شنیده ایم که فرموده اند؛ یک لحظه تفکر، افضل تر از یک عمر عبادت است.
در کنار پول و انجام هرگونه تجارت، به طور یقین تفکر و فکر کردن می تواند ضامن حفظ سرمایه و افزایش آن گردد و همه ما اعتقاد داریم که در سرمایه گذاری های اقتصادی، فکر کردن و تفکر در امور، عامل اساسی برای تجارت موفق است که می تواند نسبت به حفظ سرمایه و ارزش ارزش افزوده آن نفش به سزایی ایفا نماید.
اما داشتن پول و قدرت فکر کردن نمی تواند به تنهایی در کنار هم برای انسان موفقیت کسب نماید. کسانی که پول در اختیار دارند و از قدرت فکر کردن برخوردار نیستند، به ناچار ثروت خود را در بانکها و خرید سهام سرمایه گذاری می کنند و کسانی که پول ندارند ولی متفکر می باشند، می بایست با ایده های خود زندگی کنند و یا به دنبال سرمایه گذار برای اجرای طرح خود باشند.
پس پول و فکر در اقتصاد مهم است و داشتن هر دو برای سرمایه گذاری در هر کاری می تواند موثر واقع گردد.
اما رکن سوم موفقیت، کار است.
شنیده ایم که فرموده اند؛ بهترین تفریح، کار است.
در کنار دو عامل پول و فکر، کار کردن و تلاش در هر بخش می تواند موفقیت قابل توجه ای برای انسان کسب نماید.
پس پفک، اختصار پول، فکر و کار است که هر سه عامل و راز موفقیت انسان می باشند.
مقدمه چینی چرا؟ اصلا قرار نیست به روزهایی برگردیم که شهرمان، بلدیه کوچکی بود که مشکلاتمحله هایش با کدخدامنشی ریش سفیدان و معتمدان محلی حل می شد، چون امروز شهر مان آن قدر بزرگ شده که دیگر کدخدامنشی هم باید با سازمان دهی انجام شود، سازو کارهایی که این روز ها به شورایاری معروف شده است.
شاید تا همین یک ده قبل تشکیل این نهاد مردمی بیشتر به رویایی دور از دسترس شبیه بود که فقط در اصل هفتم قانون اساسی گنجانده شده بود، اما شورایاری خیلی زود توانست جایگاه ویژه ای در شهر پیدا کند و الحق و الانصاف در این چند دوره که از فعالیت آنها در محله های شهر و منطقه مان می گذرد کارنامه قابل قبولی دارد.
به هرحال ادعای بزرگی نیست اگر بگوییم حالا دیگر شورایاری یکی از ارکان اصلی اداره پایتختاست که به اعتقاد مدیران شهر بدون حضور آنها جلب مشارکت مردمی بی نتیجه می ماند.
نهاد مردمی که جمع اندیشی و خدمات رسانی به مردم یکی از مهم ترین بهانه تشکیلآن بود و مظهر مشارکت مستقیم مردم در اداره محله و شهر است. اما نکته قابل تامل اینجاست که هنوز هم بعضی از ادارات و نهادهای دولتی با نگاهی غیر منصفانه و نامهربانه این سرمایه اجتماعی را نادیده می گیرند و آن طور که شایسته شورایاری ها است به درخواست های آنها توجهی ندارند، در حالی که مدیریت خرد و تفکر شورایی یکی از اصول اداره موفق کلانشهرها است کهدر شهرهای بزرگ و مترقی دنیا تجربه شده است.
پس به خودمان یادآوری کنیم که برای رسیدن به آرمانشهر، تقویت شورایاری ها امری اجتناب ناپذیر است، چرا که با عقل جمعی می توانکوهی از مشکلات را از جا برداشت.
به قول مولوی عقل ها مرعقل را یاری دهد.
به طور یقین ساخت سالن های نمایش فیلم در تهران می تواند به نوعی در ارتقاء صنعت سینما و تماشای گروهی فیلم نقش به سزایی ایفا نماید.
به طور یقین ساخت سینماهای مجهز در کشور به خصوص شهر تهران برای متولیان این صنعت توجیه اقتصادی ندارد و استقبال کم مردم به تماشای فیلم در سینما باعث شده است که ساخت سینما در دستور کار دولت مردان و یا بخش خصوصی قرار نگیرد.
اما امروزه در پایتخت، سراهای محله توسط شهرداری بنا شده است که خدمات فرهنگی، اجتماعی و هنری در آن صورت می گیرد، به طور حتم تمرکز سینماها در نقاط مرکزی شهر یکی از دلایلی است که مراجعه به آن از تمام نقاط تهران با مشکل ترافیکی و مسیر مواجه می گردد و همین امر باعث می شود که ساخت سالن های نمایش فیلم در تمامی نقاط تهران این مشکل را برطرف نماید.
و اما آنچه در این یادداشت مورد بحث می باشد و به مسوولین سینمایی و بخش خصوصی به خصوص شهرداری تهران پیشنهاد می گردد، توجه به ساخت سالن های نمایش فیلم در مقیاس محلی است که با اجرای این طرح، بیش از 200 سالن نمایش با گنجایش حداقل 50 نفر در سراهای محلات احداث می شود و این عمل می تواند به نوعی در ارتقاء صنعت سینما، به خصوص سالن های نمایش و تشویق مردم به تماشای فیلم در کنار سایر شهروندان نقش به سزایی ایفا نماید.